در حال بارگذاری ویدیو ...

به دنبال سرنوشت فصل دو قسمت 61

۶ نظر
گزارش تخلف
Carla tsukinami   D.L.L* *
Carla tsukinami D.L.L* *

کو:ینی چیییی؟
ریکو:همین که گفتم...
کو:انصاف نیس..روکی رو انداختین پیش دخترا...
ریکو:به خاطر این که تو اذیتش میکنی گفتم بیاد با ما وگرنه این بچه خوبیه.مثل تو نیس که...
روکی:چی شد؟؟؟؟مهربون شدی یهو...
ریکو:اصن مهربونی به شما نیومده
ناگیسا:به جای زر زر بیا ماشینو روشن کن بریم...
دم در عمارت:
شینا:درد...ما بیست دیقه اس منتظریم
میسا:عوضش یه دست گل کوچیک زدیم دیگه.اعتراض نکن
الیس:دیر کردین...
ریکو:وایسین بیایم بعد خراب شید سرمون..
میسا:پاشید درو باز کنید موندیم پشت در...
ریکو:باشه بابا
و کلید میندازه درو باز میکنه.
شو:وایسا ببینم...
رجی:کلید خونه رو از کجا اوردی؟
ریکو:همراه با کلید اتاقم بود...
رجی:کدوم خری کلید اتاقشو بهش داد؟
شو:خودت دادی...
ریکو:خخخخخخخخخخخ وای. ضایع شدی؟؟
رجی:-_-
ناگیسا:تو باشی موقع سوال کردن فحش ندی^-^
شینا:وای.....مردمممم
ریکو:چقدر خستم..
شینا:چی؟
ریکو:هیچی
شینا:....
ریکو میره اتاقش
میسا:بچه ها فردا تولد ریکوئه...
شو:اگوست شد؟؟؟چه زود....
شینا:اره
میسا:خوب برنامه چیه؟؟؟
شینا:چون ریکو نیس برنامه بریزه
میسا:من برنامه رو میریزم....روکی و ناگیسا و خودم اشپزخونه.پسرا میرن تزییناتو انجام میدن ترجیها رنگای تیره...دایانا میره سر ریکو رو گرم کنه شینا بهت یه لیست میدم بری کادو ها رو بخری.خوب....چیز دیگه ای مونده؟
شینا:نه.پس اوکی شدید؟
روز بعد ساعت 10صبح:
شینا:خوب...خوب.میسا لیستو رد کن بیاد..
میسا:بیا...فقط چیزی رو جا ننداز
شینا:باسه.من رفتم
شینا میره و دایانا هم پا میشه بره ریکو رو اسکل کنه..
دایانا:ریکو؟بیداری؟
ریکو:اره اره.وایسا الان میام....
ریکو در اتاقشو باز میکنه.
ریکو:چیه؟
دایانا:حال داری بریم این دور و برو بهم نشون بدی؟ خیلی بزرگه ادم توش گم میشه
ریکو:باشه

نظرات (۶)

Loading...

توضیحات

به دنبال سرنوشت فصل دو قسمت 61

۶ لایک
۶ نظر

کو:ینی چیییی؟
ریکو:همین که گفتم...
کو:انصاف نیس..روکی رو انداختین پیش دخترا...
ریکو:به خاطر این که تو اذیتش میکنی گفتم بیاد با ما وگرنه این بچه خوبیه.مثل تو نیس که...
روکی:چی شد؟؟؟؟مهربون شدی یهو...
ریکو:اصن مهربونی به شما نیومده
ناگیسا:به جای زر زر بیا ماشینو روشن کن بریم...
دم در عمارت:
شینا:درد...ما بیست دیقه اس منتظریم
میسا:عوضش یه دست گل کوچیک زدیم دیگه.اعتراض نکن
الیس:دیر کردین...
ریکو:وایسین بیایم بعد خراب شید سرمون..
میسا:پاشید درو باز کنید موندیم پشت در...
ریکو:باشه بابا
و کلید میندازه درو باز میکنه.
شو:وایسا ببینم...
رجی:کلید خونه رو از کجا اوردی؟
ریکو:همراه با کلید اتاقم بود...
رجی:کدوم خری کلید اتاقشو بهش داد؟
شو:خودت دادی...
ریکو:خخخخخخخخخخخ وای. ضایع شدی؟؟
رجی:-_-
ناگیسا:تو باشی موقع سوال کردن فحش ندی^-^
شینا:وای.....مردمممم
ریکو:چقدر خستم..
شینا:چی؟
ریکو:هیچی
شینا:....
ریکو میره اتاقش
میسا:بچه ها فردا تولد ریکوئه...
شو:اگوست شد؟؟؟چه زود....
شینا:اره
میسا:خوب برنامه چیه؟؟؟
شینا:چون ریکو نیس برنامه بریزه
میسا:من برنامه رو میریزم....روکی و ناگیسا و خودم اشپزخونه.پسرا میرن تزییناتو انجام میدن ترجیها رنگای تیره...دایانا میره سر ریکو رو گرم کنه شینا بهت یه لیست میدم بری کادو ها رو بخری.خوب....چیز دیگه ای مونده؟
شینا:نه.پس اوکی شدید؟
روز بعد ساعت 10صبح:
شینا:خوب...خوب.میسا لیستو رد کن بیاد..
میسا:بیا...فقط چیزی رو جا ننداز
شینا:باسه.من رفتم
شینا میره و دایانا هم پا میشه بره ریکو رو اسکل کنه..
دایانا:ریکو؟بیداری؟
ریکو:اره اره.وایسا الان میام....
ریکو در اتاقشو باز میکنه.
ریکو:چیه؟
دایانا:حال داری بریم این دور و برو بهم نشون بدی؟ خیلی بزرگه ادم توش گم میشه
ریکو:باشه