در حال بارگذاری ویدیو ...

به دنبال سرنوشت فصل دوم قسمت 53

۲ نظر گزارش تخلف
Carla tsukinami   D.L.L* *
Carla tsukinami D.L.L* *

ریکو:یه لیوان واسه منم بیار
شینا میره تو اشپزخونه و میبینه سوبارو داخل وایساده
شینا:مجرم همیشه به صحنه جرم برمیگرده...
سوبارو:مجرم چیه؟
شینا:مایتابه سوزوندی.شانس بیاری خراب نشده باشه وگرنه صاحبش ببینه....
سوبارو:مایتابه چیه؟اومدم اب بخورم
شینا:-_-میمردی زودتر میگفتی؟
سوبارو:نزاشتی بگم
شینا:من چرا اینقدر بدبختم..
شینا رفت و در یخچال رو باز کرد دید دو تا پارچ هست.یدونه به اندازه یه لیوان توش اب بود.اونو خودش خورد بعد اون یکی پارچو برداشت یه لیوان ریخت و برد واسه ریکو
شینا:بیا
ریکو:چقدر تشنمه
ریکو کل لیوان رو یه نفس خورد بعدشم شروع کرد سرفه کردن
شینا:چی شد؟
ریکو:اینکه....اب نمک دادی به خوردم؟
شینا:اب نمک؟اب نمک تو پارچ بود؟خخخخخخخخخخخخ
شینا یه لحظه روشو برمیگردونه سمت پنجره ولی وقتی برمیگرده میبینه ریکو نیست
شینا:ریکو؟کجایی؟
یدفه صدای ریکو از ناکجا اباد میاد
ریکو:اینجام دیگه.کوری مگه؟
شینا:کجا؟
ریکو:رو مبل
شینا:نیستی...فقط صدات میاد
ریکو:ینی....غیب شدم؟
شینا:اوهوم.وایسا من برم ببینم اونی که خوردی چی بوده
یه ربع بعد:
شینا:یه محلولی بود که به مدت 24 ساعت غیبت میکنه و روشی واسه غیرفعال کردنش نیس
ریکو:ای بابا
شینا:خوش بگذره
ریکو:باشه منم میرم تو اتاق.کاری داشتی صدا کن
شینا:باش
ریکو میره تو اتاق و دراز میکشه رو کاناپه و شروع میکنه با خودش حرف زدن
ریکو:اگه دایانا بفهمه معلوم نیس چه بلایی سرم میاره.مردم ازاری امون نمیده که.....ولی این چه بلایی بود سرم اومد؟بعدشم محلول به خطرناکی تو یخچال چیکار میکرد؟...عه اومدن من برم سراغشون
ریکو رفت جلو در و شروع کرد حرف زدن
ریکو:اهای
دایانا:قایم موشک نیس که بیا بیرون
ریکو:به لطف محلولی که تو یخچال بود باید 24 ساعت غیب باشم
دایانا:محلول؟یخچال؟؟

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

به دنبال سرنوشت فصل دوم قسمت 53

۶ لایک
۲ نظر

ریکو:یه لیوان واسه منم بیار
شینا میره تو اشپزخونه و میبینه سوبارو داخل وایساده
شینا:مجرم همیشه به صحنه جرم برمیگرده...
سوبارو:مجرم چیه؟
شینا:مایتابه سوزوندی.شانس بیاری خراب نشده باشه وگرنه صاحبش ببینه....
سوبارو:مایتابه چیه؟اومدم اب بخورم
شینا:-_-میمردی زودتر میگفتی؟
سوبارو:نزاشتی بگم
شینا:من چرا اینقدر بدبختم..
شینا رفت و در یخچال رو باز کرد دید دو تا پارچ هست.یدونه به اندازه یه لیوان توش اب بود.اونو خودش خورد بعد اون یکی پارچو برداشت یه لیوان ریخت و برد واسه ریکو
شینا:بیا
ریکو:چقدر تشنمه
ریکو کل لیوان رو یه نفس خورد بعدشم شروع کرد سرفه کردن
شینا:چی شد؟
ریکو:اینکه....اب نمک دادی به خوردم؟
شینا:اب نمک؟اب نمک تو پارچ بود؟خخخخخخخخخخخخ
شینا یه لحظه روشو برمیگردونه سمت پنجره ولی وقتی برمیگرده میبینه ریکو نیست
شینا:ریکو؟کجایی؟
یدفه صدای ریکو از ناکجا اباد میاد
ریکو:اینجام دیگه.کوری مگه؟
شینا:کجا؟
ریکو:رو مبل
شینا:نیستی...فقط صدات میاد
ریکو:ینی....غیب شدم؟
شینا:اوهوم.وایسا من برم ببینم اونی که خوردی چی بوده
یه ربع بعد:
شینا:یه محلولی بود که به مدت 24 ساعت غیبت میکنه و روشی واسه غیرفعال کردنش نیس
ریکو:ای بابا
شینا:خوش بگذره
ریکو:باشه منم میرم تو اتاق.کاری داشتی صدا کن
شینا:باش
ریکو میره تو اتاق و دراز میکشه رو کاناپه و شروع میکنه با خودش حرف زدن
ریکو:اگه دایانا بفهمه معلوم نیس چه بلایی سرم میاره.مردم ازاری امون نمیده که.....ولی این چه بلایی بود سرم اومد؟بعدشم محلول به خطرناکی تو یخچال چیکار میکرد؟...عه اومدن من برم سراغشون
ریکو رفت جلو در و شروع کرد حرف زدن
ریکو:اهای
دایانا:قایم موشک نیس که بیا بیرون
ریکو:به لطف محلولی که تو یخچال بود باید 24 ساعت غیب باشم
دایانا:محلول؟یخچال؟؟