در حال بارگذاری ویدیو ...

فیک کوتاه 10 December _ پارت 11 _ تقدیمی _ Wannaone _ nielwink

۸ نظر گزارش تخلف
bangtan pinky girl
bangtan pinky girl

دسامبر 2018
دوباره رسید به ماه مورد علاقه ی من .
هنوزم طرفدارایی بودن که بعد دیسبند شدن گروه منو حمایت کردن . خوشحال بودم چون یه روزی دوباره دیبوت میکنم و رو صحنه اجرا میکنم حتی اگه با اعضای دیگه ای باشه .
توی مصاحبه بودم . طرفدارا میخواستن ببینن این ماهی که تنها و بدون گروه بودم ، برام چجوری میگذره .
مجری ــ خب دنیل ، روز مورد علاقت تو دسامبر کیه ؟
لبخند زدم ــ به نظرتون 10 دسامبر نیست ؟
مجری ــ البته ! 10 دسامبر روز تولدته . بین تولد هایی که تا حالا داشتی ، کدوم یکی خیلی برات خاطره انگیز بود ؟
خندیدم ــ خب مسلما تولد یک سالگی یا دوسالگی ، سه سالگی و چهارسالگیم یادم نیست .... ولی اگه قرار باشه یکیو بین تولدام انتخاب کنم ، تولد سال پیشمو انتخاب میکنم . تولد 21 سالگین . خاطره انگیزترین بود .
مجری ــ میتونی بهمون بگی چه چیزی اون تولدو برات خاص میکنه ؟
من ــ اولا اینکه سال پیش دوبار تولد گرفتم . یکی با مامان و دوتا گربه های نازم بود ، یکی هم با اعضای واناوان بود ... اون روز تونستم برگردم بوسان و مامانمو ببینم . اون روز کلی با هم حرف زدیم و تونستم استراحت کنم . خیلی خوب بود .. با اعضامون هم ، خب اونا منو سورپرایز کردن . حتی یه صبحونه ی عالی برام درست کردن . بخاطر همه ی کارایی که کرده بودن شوکه شده بودم و ازشون قدردانی کردم .. حتی اگه اون روز صبح برام جالب تموم شد ...
مجری ــ دلت برام اعضای گروهتون تنگ شده ؟
من ــ خب اره . هر روز دلم براشون تنگ میشه . هر دقیقه . هر ثانیه ... ولی خب میدونم همشون سرشون با کارای خودشون گرمه . امیدوارم دوباره همشونو ببینم .
تو دلم گفتم " امیدوارم دوباره اونو ببینم "

نظرات (۸)

Loading...

توضیحات

فیک کوتاه 10 December _ پارت 11 _ تقدیمی _ Wannaone _ nielwink

۱۰ لایک
۸ نظر

دسامبر 2018
دوباره رسید به ماه مورد علاقه ی من .
هنوزم طرفدارایی بودن که بعد دیسبند شدن گروه منو حمایت کردن . خوشحال بودم چون یه روزی دوباره دیبوت میکنم و رو صحنه اجرا میکنم حتی اگه با اعضای دیگه ای باشه .
توی مصاحبه بودم . طرفدارا میخواستن ببینن این ماهی که تنها و بدون گروه بودم ، برام چجوری میگذره .
مجری ــ خب دنیل ، روز مورد علاقت تو دسامبر کیه ؟
لبخند زدم ــ به نظرتون 10 دسامبر نیست ؟
مجری ــ البته ! 10 دسامبر روز تولدته . بین تولد هایی که تا حالا داشتی ، کدوم یکی خیلی برات خاطره انگیز بود ؟
خندیدم ــ خب مسلما تولد یک سالگی یا دوسالگی ، سه سالگی و چهارسالگیم یادم نیست .... ولی اگه قرار باشه یکیو بین تولدام انتخاب کنم ، تولد سال پیشمو انتخاب میکنم . تولد 21 سالگین . خاطره انگیزترین بود .
مجری ــ میتونی بهمون بگی چه چیزی اون تولدو برات خاص میکنه ؟
من ــ اولا اینکه سال پیش دوبار تولد گرفتم . یکی با مامان و دوتا گربه های نازم بود ، یکی هم با اعضای واناوان بود ... اون روز تونستم برگردم بوسان و مامانمو ببینم . اون روز کلی با هم حرف زدیم و تونستم استراحت کنم . خیلی خوب بود .. با اعضامون هم ، خب اونا منو سورپرایز کردن . حتی یه صبحونه ی عالی برام درست کردن . بخاطر همه ی کارایی که کرده بودن شوکه شده بودم و ازشون قدردانی کردم .. حتی اگه اون روز صبح برام جالب تموم شد ...
مجری ــ دلت برام اعضای گروهتون تنگ شده ؟
من ــ خب اره . هر روز دلم براشون تنگ میشه . هر دقیقه . هر ثانیه ... ولی خب میدونم همشون سرشون با کارای خودشون گرمه . امیدوارم دوباره همشونو ببینم .
تو دلم گفتم " امیدوارم دوباره اونو ببینم "