در حال بارگذاری ویدیو ...

آمدی گریه کنی شعر بخوانی بروی : شاعرشهراد میدرى با آوای زهرا عالمی

سید مجتبی محمدی
سید مجتبی محمدی

آمدی گریه کنی شعر بخانی بروی
نامه ای خیس به دستم برسانی بروی

در سلام تو خداحافظی ات پیدا بود
قصدت این بود از اول که نمانی بروی

خاستی جاذبه ات را به رخ من بکشی
شاخه ی سیب دلم را بتکانی بروی

جای این قهوه ی فنجان که به آن لب نزدی
تلخ بود این که به جان لب برسانی بروی

بس نبود اینهمه دیوانه ی ماهت بودم؟
دلت آمد که مرا سر بدوانی بروی؟

جرم من هیچ ندانستن از عشق تو بود
خاستی عین قضات همه/دانی بروی

چشم آتش! مژه رگبار! دو ابرو ماشه!
باید این گونه نگاهی بچکانی بروی

باشد این جان من این تو، بکشم راحت باش
ولی ای کاش که این شعر بخانی بروی

عاشقانه های #شهراد_میدرى

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

آمدی گریه کنی شعر بخوانی بروی : شاعرشهراد میدرى با آوای زهرا عالمی

۰ لایک
۰ نظر

آمدی گریه کنی شعر بخانی بروی
نامه ای خیس به دستم برسانی بروی

در سلام تو خداحافظی ات پیدا بود
قصدت این بود از اول که نمانی بروی

خاستی جاذبه ات را به رخ من بکشی
شاخه ی سیب دلم را بتکانی بروی

جای این قهوه ی فنجان که به آن لب نزدی
تلخ بود این که به جان لب برسانی بروی

بس نبود اینهمه دیوانه ی ماهت بودم؟
دلت آمد که مرا سر بدوانی بروی؟

جرم من هیچ ندانستن از عشق تو بود
خاستی عین قضات همه/دانی بروی

چشم آتش! مژه رگبار! دو ابرو ماشه!
باید این گونه نگاهی بچکانی بروی

باشد این جان من این تو، بکشم راحت باش
ولی ای کاش که این شعر بخانی بروی

عاشقانه های #شهراد_میدرى

موسیقی و هنر