در حال بارگذاری ویدیو ...

داستان عاشقم شو قسمت چهاردهم

۱۹ نظر
گزارش تخلف
kino sakamaki(برادرعزرائیل)
kino sakamaki(برادرعزرائیل)

فردا صبح:


زنگ گوشی:کورومی!گل داداش، گاو داداش، خر داداش پاشوووووووووووو[صدای کینو ضبط کرده گذاشته رو زنگ هشدار گوشیس-____-]
کورومی:ای بمیری کینو که خودت نیستی ولی صدات هست که منو کله سحر برامدرسه بیدار کنه ای وای گفتم مدرسه دیرم شدددددددددددددددد(زود یونیفورممو پوشیدم رفتم پیایین)سلام صبخیر{بلند}
ریجی:×____×[چایش ریخت روپاش]
شو:O____o[ازخواب پرید بازم]
آیاتو:سلام[این عادت کرده]
لایتو:O______o[از خواب پریده خدا وکیلی داشتی چه خوابی میدیدی؟]
سوبارو:^___^[خدا وکیلی اینو نمی دونم چی بگم میرا تو میدونی؟]
کانتو وتدی:سلام صبح تو هم بخیر[بچهم سازگاریش بالاس]
کورومی:(اینم از موهام {گوش خرگوشی بسته عکسشم بعدا میزارم}یه نون برداشتم کره هم بهش زدمو رفتم سمت در)خدا سعدیییییی همگی.

در مدرسه:﴿نکته:مدرسه کورومی بامدرسه ساکاماکی ها وموکامی ها یکی نیست﴾
کورومی:بالاخره رسیدم اخیش
میرا:تو تاحالا نشده بود دیر برسی مدرسه اتفاقی افتاده
ملیسا:سلام به بر و بچ
کورومی:نه .(یکی محکم میزنم توسرم)اخ دیدی چی شد ظرف غذامو نیووردم~__~.سلام
میرا:اشکالی نداره میری از بوفه مدرسه خرید میکنی .سلام دوست خل خودم
مایسا:خل خودتی
کورومی:عجب من عقلی دارم راست میگیا
ملیسا:مگه داشتی؟
کورومی:نه پ فقط تو داری
ملیسا:اون که درش شکل نیست که دارم از شما دو تا بیشتر^_^
جیغغغغغغغغغغغغ جیغغغغغغغغغغغغغ[جیغ مال دخترای مدرسه توی کلاس کورومی]
کورومی:باز این پسره ای نچسب امد-_____-
میرا:راست میگی-_____-چقدر دلم می خواد کلشو بکنم.
ملیسا:اینشا...ال از روی زمین محو بشه
کورومی:میگم......
میرا:نگو که داری به اون چیزی که من فکر میکنم فکر میکنی؟
کورومی:اره همون.
ملیسا:این خیلی فکر باحلیه
[هر سه لب خند شیطانی میزنن.چی توی سرشون میگذره خدا میدونه]

نظرات (۱۹)

Loading...

توضیحات

داستان عاشقم شو قسمت چهاردهم

۱۱ لایک
۱۹ نظر

فردا صبح:


زنگ گوشی:کورومی!گل داداش، گاو داداش، خر داداش پاشوووووووووووو[صدای کینو ضبط کرده گذاشته رو زنگ هشدار گوشیس-____-]
کورومی:ای بمیری کینو که خودت نیستی ولی صدات هست که منو کله سحر برامدرسه بیدار کنه ای وای گفتم مدرسه دیرم شدددددددددددددددد(زود یونیفورممو پوشیدم رفتم پیایین)سلام صبخیر{بلند}
ریجی:×____×[چایش ریخت روپاش]
شو:O____o[ازخواب پرید بازم]
آیاتو:سلام[این عادت کرده]
لایتو:O______o[از خواب پریده خدا وکیلی داشتی چه خوابی میدیدی؟]
سوبارو:^___^[خدا وکیلی اینو نمی دونم چی بگم میرا تو میدونی؟]
کانتو وتدی:سلام صبح تو هم بخیر[بچهم سازگاریش بالاس]
کورومی:(اینم از موهام {گوش خرگوشی بسته عکسشم بعدا میزارم}یه نون برداشتم کره هم بهش زدمو رفتم سمت در)خدا سعدیییییی همگی.

در مدرسه:﴿نکته:مدرسه کورومی بامدرسه ساکاماکی ها وموکامی ها یکی نیست﴾
کورومی:بالاخره رسیدم اخیش
میرا:تو تاحالا نشده بود دیر برسی مدرسه اتفاقی افتاده
ملیسا:سلام به بر و بچ
کورومی:نه .(یکی محکم میزنم توسرم)اخ دیدی چی شد ظرف غذامو نیووردم~__~.سلام
میرا:اشکالی نداره میری از بوفه مدرسه خرید میکنی .سلام دوست خل خودم
مایسا:خل خودتی
کورومی:عجب من عقلی دارم راست میگیا
ملیسا:مگه داشتی؟
کورومی:نه پ فقط تو داری
ملیسا:اون که درش شکل نیست که دارم از شما دو تا بیشتر^_^
جیغغغغغغغغغغغغ جیغغغغغغغغغغغغغ[جیغ مال دخترای مدرسه توی کلاس کورومی]
کورومی:باز این پسره ای نچسب امد-_____-
میرا:راست میگی-_____-چقدر دلم می خواد کلشو بکنم.
ملیسا:اینشا...ال از روی زمین محو بشه
کورومی:میگم......
میرا:نگو که داری به اون چیزی که من فکر میکنم فکر میکنی؟
کورومی:اره همون.
ملیسا:این خیلی فکر باحلیه
[هر سه لب خند شیطانی میزنن.چی توی سرشون میگذره خدا میدونه]