در حال بارگذاری ویدیو ...

خلاصه قسمتهای ۴۵۱ - ۵۰۰

۳ نظر گزارش تخلف
ronita
ronita

حالا وقت بازگشت آخرین روح منجی از درون قلب ناکا (ساکورا )ست ، 
اما او که برای نجات ناکا از دست مامورین گارا ، به صورت یه روح ضعیف به درون ناکا رفته ، برای حضور در دنیای واقعی نیاز به جسم دارد ، 
و تنها شخصی که تواناییه دادن جسم دنیوی را دارد ، رای است ، 
با وجود اینکه ساکورا ظاهر شده ولی او یک روح است که فقط ناکا چون جزئی از قدرت رای را دارد ، میتواند او را ببیند ، 
در این هنگام ساکورا ، از ناکا در خواست دیدار با مادرش ناتسوکو ( اومینا - سنسی) را میکند ...ناکا برای انجام این کار تصمیم میگیرد از اوهاتان که به شکل دختر انسان و نامی که آیرا به اسم میناکو به آن داد ، از او کمک بگیرد ... از طرفی میناکو نیز برای دستیابی به عشق ، به هر راهی متوسل شده و حتی چهره خودش را بسیار به آتسوکو نزدیک کرده ، و در اینکه به چه جنسیتی از انسان باشد ، شک کرده … از سوی دیگر نیز نقاب اورالان را به چنگ آورده و برای پس دادن دوباره آپ به کیهیرو مردد است،
…حالا زمان مناسبی برای پیاده کردن نقشه است ، وصل کردن آیرا به میناکو به شرط پذیرفتن بازی کردن نقش آتسوکو... نقشه ناکا جواب میدهد ، بعد از اینکه رای به ساکورا برخلاف میلش چون باعث تضعیف خودش میشه، جسم میدهد، 
ناکا تا وقتی که آیرا رو راضی به بودن با میناکو کند ، میناکو با ساکورا به خانه اومینا - سنسی میروند… 
، رای اصرار دارد آیرا با میناکو ازدواج کنه ، اما آیرا علاقه ای به متأهل شدن و کنار گذتشتن عشق آتسوکو ندارد، …
رای تصمیم داره ، برای‌ مراسم ازدواج ، ناکا و یاکی ، و بعد از آنها هاروئه و کیهیرو و سپس میناکو و آیرا ، جشنی مفصل تدارک ببیند 
... رابطه کیهیرو و هاروئه بسیار خوب پیش میرود… اما لیانا که بطور غیر منتظره ای در حال رشد است و رای به او وعده همسر آینده اش رو داده ، به هاروئه حسادت عجیب و مرموزی دارد، 
ادامه نظرات

نظرات (۳)

Loading...

توضیحات

خلاصه قسمتهای ۴۵۱ - ۵۰۰

۱۴ لایک
۳ نظر

حالا وقت بازگشت آخرین روح منجی از درون قلب ناکا (ساکورا )ست ، 
اما او که برای نجات ناکا از دست مامورین گارا ، به صورت یه روح ضعیف به درون ناکا رفته ، برای حضور در دنیای واقعی نیاز به جسم دارد ، 
و تنها شخصی که تواناییه دادن جسم دنیوی را دارد ، رای است ، 
با وجود اینکه ساکورا ظاهر شده ولی او یک روح است که فقط ناکا چون جزئی از قدرت رای را دارد ، میتواند او را ببیند ، 
در این هنگام ساکورا ، از ناکا در خواست دیدار با مادرش ناتسوکو ( اومینا - سنسی) را میکند ...ناکا برای انجام این کار تصمیم میگیرد از اوهاتان که به شکل دختر انسان و نامی که آیرا به اسم میناکو به آن داد ، از او کمک بگیرد ... از طرفی میناکو نیز برای دستیابی به عشق ، به هر راهی متوسل شده و حتی چهره خودش را بسیار به آتسوکو نزدیک کرده ، و در اینکه به چه جنسیتی از انسان باشد ، شک کرده … از سوی دیگر نیز نقاب اورالان را به چنگ آورده و برای پس دادن دوباره آپ به کیهیرو مردد است،
…حالا زمان مناسبی برای پیاده کردن نقشه است ، وصل کردن آیرا به میناکو به شرط پذیرفتن بازی کردن نقش آتسوکو... نقشه ناکا جواب میدهد ، بعد از اینکه رای به ساکورا برخلاف میلش چون باعث تضعیف خودش میشه، جسم میدهد، 
ناکا تا وقتی که آیرا رو راضی به بودن با میناکو کند ، میناکو با ساکورا به خانه اومینا - سنسی میروند… 
، رای اصرار دارد آیرا با میناکو ازدواج کنه ، اما آیرا علاقه ای به متأهل شدن و کنار گذتشتن عشق آتسوکو ندارد، …
رای تصمیم داره ، برای‌ مراسم ازدواج ، ناکا و یاکی ، و بعد از آنها هاروئه و کیهیرو و سپس میناکو و آیرا ، جشنی مفصل تدارک ببیند 
... رابطه کیهیرو و هاروئه بسیار خوب پیش میرود… اما لیانا که بطور غیر منتظره ای در حال رشد است و رای به او وعده همسر آینده اش رو داده ، به هاروئه حسادت عجیب و مرموزی دارد، 
ادامه نظرات