در حال بارگذاری ویدیو ...

Family Next Door _ چانبک.نامجین _ پارت 58

۴۵ نظر گزارش تخلف
bangtan pinky girl
bangtan pinky girl

نامجون وسط مصاحبه بود که گوشیش تو جیبش تکون خورد .
بعد جواب دادن یه سوال دیگه از خبرنگار خواست تا بهش فرصت بده به گوشیش جواب بده . از اتاق بیرون رفت . گوشیشو دراورد و جواب داد .
جین ناله کرد ــ جـــون ~
نامجون با صدای ترسیده گفت ــ‌جین ! چی شده ؟!
جین همچنان از درد ناله میکرد ــ ک...کیسه آبم ...
ناممجون ــ چی ؟!؟! هنوز وقتش نیس که !!
دیگه نفس کشیدن واسه جین سخت شده بود ــ ن..نمی..نمیدونم .
نامجون با سرعت سمت ماشینش رفت ــ جینی گوشیو قطع نکن . خب ؟ بام حرف بزن .
وقتی رسید پارکینگ یادش اومد با منیجر اومده و ون آوردن !
نامجون " اه به خشکی شانس !! چرا انقد احمقم ؟!؟! "
دوباره سمت اتاق مصاحبه رفت و دنبال منیجرش گشت . این وسط حرفای امیدوارکننده به جین میزد .
ولی جین به گریه افتاده بود و این نامجون رو عصبی تر میکرد .
نامجون بالاخره منیجرو پیدا کرد و داد زد ــ هیونگ !!
منیجرش با تعجب برگشت سمت نامجون ــ‌ چیشده نامجون ؟؟؟
نامجون نمیتونست خودشو آروم کنه و همش حرفاشو با تن بالا میزد ــ بچه !
منیجر سعی کرد نامجونو راضی کنه که الان حالش خوب نیس و رانندگی خطرناکه . باهم سوار ماشین شدن . نامجون به آمبولانس زنگ زد تا برن دنبال جین . اگه میخواستن خودشون برن ، بخاطر ترافیک وحشتناک به موقع نمیرسیدن .
خودشونم مستقیم رفتن بیمارستان.
نامجون با استرس پاهاشو تکون میداد ــ الان که وقتش نیست !! هنوز 2-3 هفته موندههههه !!!
بعد پارک کردن ماشین ، نامجون با عجله پرید پایین و منیجرشم دنبالش دویید .
از بخش اطلاعات شماره اتاق جینو پرسید ولی گفتن سریع بردنش اتاق عمل .سمت اتاق عمل رفت که یه پرستار ازش بیرون اومد .
نامجون ــ جین اینجاس ؟!؟!
پرستار با نگاهش نامجون رو از زیر نظرش گذروند ــ میشه بپرسم شما ؟
نامجون ــ‌ من همسر جینم . کیم سئوک جین .
پرستار ــ آقای ... ؟
نامجون سریع جواب میداد ــ کیم نامجون .
پرستار ــ دنبالم بیاین .
نامجون لباسای مخصوص پوشید و ماسک زد . پرستار راهو بهش نشون داد . وقتی رفت تو جینو دید که رو تخت دراز کشیده بود و حرفای دکترو عملی میکرد . از قیافش معلوم بود تو درده .
جین ــ نامجوناااا ~
نامجون سریع رفت پیشش و دست جینو بین دستاش گرفت ــ چیزی نیس جین . من اینجام . جای نگرانی نیست .
(پ.ن : من سوال پیش اومده برام 0ـ0 نخندینااا .. مگه شکمو پاره نمیکنن تا بیارنش بیرون ؟ @ ـ @ اخه دختر نیس که )

نظرات (۴۵)

Loading...

توضیحات

Family Next Door _ چانبک.نامجین _ پارت 58

۱۳ لایک
۴۵ نظر

نامجون وسط مصاحبه بود که گوشیش تو جیبش تکون خورد .
بعد جواب دادن یه سوال دیگه از خبرنگار خواست تا بهش فرصت بده به گوشیش جواب بده . از اتاق بیرون رفت . گوشیشو دراورد و جواب داد .
جین ناله کرد ــ جـــون ~
نامجون با صدای ترسیده گفت ــ‌جین ! چی شده ؟!
جین همچنان از درد ناله میکرد ــ ک...کیسه آبم ...
ناممجون ــ چی ؟!؟! هنوز وقتش نیس که !!
دیگه نفس کشیدن واسه جین سخت شده بود ــ ن..نمی..نمیدونم .
نامجون با سرعت سمت ماشینش رفت ــ جینی گوشیو قطع نکن . خب ؟ بام حرف بزن .
وقتی رسید پارکینگ یادش اومد با منیجر اومده و ون آوردن !
نامجون " اه به خشکی شانس !! چرا انقد احمقم ؟!؟! "
دوباره سمت اتاق مصاحبه رفت و دنبال منیجرش گشت . این وسط حرفای امیدوارکننده به جین میزد .
ولی جین به گریه افتاده بود و این نامجون رو عصبی تر میکرد .
نامجون بالاخره منیجرو پیدا کرد و داد زد ــ هیونگ !!
منیجرش با تعجب برگشت سمت نامجون ــ‌ چیشده نامجون ؟؟؟
نامجون نمیتونست خودشو آروم کنه و همش حرفاشو با تن بالا میزد ــ بچه !
منیجر سعی کرد نامجونو راضی کنه که الان حالش خوب نیس و رانندگی خطرناکه . باهم سوار ماشین شدن . نامجون به آمبولانس زنگ زد تا برن دنبال جین . اگه میخواستن خودشون برن ، بخاطر ترافیک وحشتناک به موقع نمیرسیدن .
خودشونم مستقیم رفتن بیمارستان.
نامجون با استرس پاهاشو تکون میداد ــ الان که وقتش نیست !! هنوز 2-3 هفته موندههههه !!!
بعد پارک کردن ماشین ، نامجون با عجله پرید پایین و منیجرشم دنبالش دویید .
از بخش اطلاعات شماره اتاق جینو پرسید ولی گفتن سریع بردنش اتاق عمل .سمت اتاق عمل رفت که یه پرستار ازش بیرون اومد .
نامجون ــ جین اینجاس ؟!؟!
پرستار با نگاهش نامجون رو از زیر نظرش گذروند ــ میشه بپرسم شما ؟
نامجون ــ‌ من همسر جینم . کیم سئوک جین .
پرستار ــ آقای ... ؟
نامجون سریع جواب میداد ــ کیم نامجون .
پرستار ــ دنبالم بیاین .
نامجون لباسای مخصوص پوشید و ماسک زد . پرستار راهو بهش نشون داد . وقتی رفت تو جینو دید که رو تخت دراز کشیده بود و حرفای دکترو عملی میکرد . از قیافش معلوم بود تو درده .
جین ــ نامجوناااا ~
نامجون سریع رفت پیشش و دست جینو بین دستاش گرفت ــ چیزی نیس جین . من اینجام . جای نگرانی نیست .
(پ.ن : من سوال پیش اومده برام 0ـ0 نخندینااا .. مگه شکمو پاره نمیکنن تا بیارنش بیرون ؟ @ ـ @ اخه دختر نیس که )