در حال بارگذاری ویدیو ...

MAHSA & V

۳۸ نظر
گزارش تخلف
김석진 &  사바...jin just for me... #جغد اعظم/وانیل+_+/
김석진 & 사바...jin just for me... #جغد اعظم/وانیل+_+/

مهسا:آآآآببخشید با دوستتون دیشب برخوردی داشتم گوشیش توی وسایلم جامونده خواستم برش گردونم اما آدرسی ازش ندارم میشه کمکم کنید بهش برش گردونم؟؟
جیمین:آهاااا پس گوشی وی. دست شماست خب من که آدرشی ازش ندارم(جیمین مردم آزاریش گل میکنه:/)
میخوای یه قرار میزاریم من ازت میگیرمش بهش میدمش
مهسا:آخه ...اممم ..آخه چیزه....(اههههه مزاحم من میخواستم خودشو ببینم نه تورو:((....
تهیونگ:درحال بالارفتن از سروکول جیمین.....اهههه هیوونگ چی میگه کیه ...باتوام....بزار منم بشنوم...
جیمین:مسیر صدای گوشیو گرفت:اههههه چته تو !!!هیچی بابا یه دخترس میگه توباهاش برخورد کردی مثه اینکه گوشیت پیشش جامونده...راس میگه؟؟
تهیونگ:@_____@چییییی ؟؟!!(باورم نمیشد خودش باشه امکان نداشت...خدای من...)
مهسا:الوو..الووو قطع شد؟؟؟
جیمین :نعع میشنوم ..اممم ببین بیا یه کاری کنیم...که یکدفعه تهیونگ بی معطلی گوشیو از دست جیمین میقاپه
و پشتشو بهش میکنه که جیمین مزاحمش نشه و...
الوووووو خودتی همونی که دیروز توپارک...آره؟؟!!...
مهسا:باشنیدن صداش چشامو بستم و فقط ضربان قلبم بود که تند تند شد داشتم از خوشحالی جون میدادم
تهیونگ:(باصدای بلند)یااااااا باتوام صدامو میشنوی؟؟!!
مهسا:آآآ بله بله خودمم اممم گوشیتونو بین وسایلک جاگذاشتید خواستم بهتون. برگردونم همین(نع فقط گوشی رو نمیخوام پس بدم میخوام ببنمت ...^_^)ولی آدرسی ازتون ندارم:(
تهیونگ:آآآآآه خدارو شکر خودشه^_^هوووف.........آآآآآآم ببین بیا به این آدرسی که بهت میدم در این حین چشم به پسرا افتاد که پوکر وارانه بهم خیره شده بودن....آآآآآووو نععع بببین چیزه اممم آهااا بیا همون پارک کی که زمین خوردی همو ببینیم هومم؟؟!خوبه؟؟!!الوووو چرا چیزی نمگی؟؟!
مهسا:نمیدونستم چی بگم زبونم بند اومده بود اودی که ‌ برام مثه یه چیز عجیب و غریب بود داشتم به آسونی دوباره به دیدنش میرفتم این عالیییی بووود ...که با صدای دادش شوکه شدم و به خودم اومدم ...آآآ اوکی خوبه
ساعت چند؟؟!!
تهیونگ :دیوانه وار دنبال ساعت رو دیوار گشتم ساعد 8:30بود@_#آآآآم ساعت 9:00خوبه؟؟!!نعععع 9:30ازه همون9:30بیا همون جا میبینمت اوکی؟؟!خوبه؟؟!
مهسا:دنبال ساعت گشتم ههههععییی ینی یک ساعت دیگه؟؟دیگه؟!@_____@آآآآاوکی باشه میبینمتون گوشیو باسرعت قطع کردم و به سینم چسبوندم قلبم داشت دیونه وار میزد
ادامه دارد...

نظرات (۳۸)

Loading...

توضیحات

MAHSA & V

۱۹ لایک
۳۸ نظر

مهسا:آآآآببخشید با دوستتون دیشب برخوردی داشتم گوشیش توی وسایلم جامونده خواستم برش گردونم اما آدرسی ازش ندارم میشه کمکم کنید بهش برش گردونم؟؟
جیمین:آهاااا پس گوشی وی. دست شماست خب من که آدرشی ازش ندارم(جیمین مردم آزاریش گل میکنه:/)
میخوای یه قرار میزاریم من ازت میگیرمش بهش میدمش
مهسا:آخه ...اممم ..آخه چیزه....(اههههه مزاحم من میخواستم خودشو ببینم نه تورو:((....
تهیونگ:درحال بالارفتن از سروکول جیمین.....اهههه هیوونگ چی میگه کیه ...باتوام....بزار منم بشنوم...
جیمین:مسیر صدای گوشیو گرفت:اههههه چته تو !!!هیچی بابا یه دخترس میگه توباهاش برخورد کردی مثه اینکه گوشیت پیشش جامونده...راس میگه؟؟
تهیونگ:@_____@چییییی ؟؟!!(باورم نمیشد خودش باشه امکان نداشت...خدای من...)
مهسا:الوو..الووو قطع شد؟؟؟
جیمین :نعع میشنوم ..اممم ببین بیا یه کاری کنیم...که یکدفعه تهیونگ بی معطلی گوشیو از دست جیمین میقاپه
و پشتشو بهش میکنه که جیمین مزاحمش نشه و...
الوووووو خودتی همونی که دیروز توپارک...آره؟؟!!...
مهسا:باشنیدن صداش چشامو بستم و فقط ضربان قلبم بود که تند تند شد داشتم از خوشحالی جون میدادم
تهیونگ:(باصدای بلند)یااااااا باتوام صدامو میشنوی؟؟!!
مهسا:آآآ بله بله خودمم اممم گوشیتونو بین وسایلک جاگذاشتید خواستم بهتون. برگردونم همین(نع فقط گوشی رو نمیخوام پس بدم میخوام ببنمت ...^_^)ولی آدرسی ازتون ندارم:(
تهیونگ:آآآآآه خدارو شکر خودشه^_^هوووف.........آآآآآآم ببین بیا به این آدرسی که بهت میدم در این حین چشم به پسرا افتاد که پوکر وارانه بهم خیره شده بودن....آآآآآووو نععع بببین چیزه اممم آهااا بیا همون پارک کی که زمین خوردی همو ببینیم هومم؟؟!خوبه؟؟!!الوووو چرا چیزی نمگی؟؟!
مهسا:نمیدونستم چی بگم زبونم بند اومده بود اودی که ‌ برام مثه یه چیز عجیب و غریب بود داشتم به آسونی دوباره به دیدنش میرفتم این عالیییی بووود ...که با صدای دادش شوکه شدم و به خودم اومدم ...آآآ اوکی خوبه
ساعت چند؟؟!!
تهیونگ :دیوانه وار دنبال ساعت رو دیوار گشتم ساعد 8:30بود@_#آآآآم ساعت 9:00خوبه؟؟!!نعععع 9:30ازه همون9:30بیا همون جا میبینمت اوکی؟؟!خوبه؟؟!
مهسا:دنبال ساعت گشتم ههههععییی ینی یک ساعت دیگه؟؟دیگه؟!@_____@آآآآاوکی باشه میبینمتون گوشیو باسرعت قطع کردم و به سینم چسبوندم قلبم داشت دیونه وار میزد
ادامه دارد...