در حال بارگذاری ویدیو ...

سکانسی لطیف از فیلم بهار، تابستان، پاییز، زمستان و... بهار(توضیحات)

۰ نظر
گزارش تخلف
تماشاگه
تماشاگه

( به جز چند دقیقه اول، بقیه فیلم به فارسی دوبله شده)
بهار،تابستان،پاییز،زمستان و... بهار فیلمی‌ست به کارگردانی کیم کی-دوک و محصول ۲۰۰۳ (میلادی) کشور کره جنوبی
در بخش بهار، کودکی در کنار استاد خود پروش می یابد. کودک پر از شر و شور و سبکبالی است که البته با کمی رذلی و تخسی هم همراه است. کودک در دل طبیعت بکر و آرام بزرگ می شود، طبیعتی که به ظاهر وحشی است، اما اجزا آن بدون هیچ مشکلی با یکدیگر کنار آمده اند اما راهب کوچک، در طبیعت نفوذ می کند، سنگی به ماهی، قورباغه و مار می بندد و از دردی که به آن ها وارد می کند احساس خوشایندی به او دست می دهد. استاد اما همیشه ناظر کارهای اوست و برای تنبیه و یا بهتر بگویم متنبه کردن کودک، سنگی به کودک می بندد و از او می خواهد که بازگردد و سنگ هایی را که به دور آن حیوانات بسته باز کند وگرنه تا آخر عمر، درد و سنگینی اش را در دلش احساس خواهد کرد. در بازگشت کودک به جنگل، تنها می تواند قورباغه را نجات دهد و ماهی و مار را مرده می بیند. کودک گریه می کند. این پایان بخش بهار است.اینجا تا حدودی "کارما" در زندگی کودک نقش پیدا می کند که هیچ گاه او را رها نخواهد کرد. "کارما" در اعتقادات بودایی، تاوانی است که ما در نتیجه اعمال نیک و بد خود می پردازیم یا دریافت می کنیم. "کارما" همیشه و همه جا و حتی در زندگی های بعدی ما به دنبال ما خواهد بود.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سکانسی لطیف از فیلم بهار، تابستان، پاییز، زمستان و... بهار(توضیحات)

۱۲ لایک
۰ نظر

( به جز چند دقیقه اول، بقیه فیلم به فارسی دوبله شده)
بهار،تابستان،پاییز،زمستان و... بهار فیلمی‌ست به کارگردانی کیم کی-دوک و محصول ۲۰۰۳ (میلادی) کشور کره جنوبی
در بخش بهار، کودکی در کنار استاد خود پروش می یابد. کودک پر از شر و شور و سبکبالی است که البته با کمی رذلی و تخسی هم همراه است. کودک در دل طبیعت بکر و آرام بزرگ می شود، طبیعتی که به ظاهر وحشی است، اما اجزا آن بدون هیچ مشکلی با یکدیگر کنار آمده اند اما راهب کوچک، در طبیعت نفوذ می کند، سنگی به ماهی، قورباغه و مار می بندد و از دردی که به آن ها وارد می کند احساس خوشایندی به او دست می دهد. استاد اما همیشه ناظر کارهای اوست و برای تنبیه و یا بهتر بگویم متنبه کردن کودک، سنگی به کودک می بندد و از او می خواهد که بازگردد و سنگ هایی را که به دور آن حیوانات بسته باز کند وگرنه تا آخر عمر، درد و سنگینی اش را در دلش احساس خواهد کرد. در بازگشت کودک به جنگل، تنها می تواند قورباغه را نجات دهد و ماهی و مار را مرده می بیند. کودک گریه می کند. این پایان بخش بهار است.اینجا تا حدودی "کارما" در زندگی کودک نقش پیدا می کند که هیچ گاه او را رها نخواهد کرد. "کارما" در اعتقادات بودایی، تاوانی است که ما در نتیجه اعمال نیک و بد خود می پردازیم یا دریافت می کنیم. "کارما" همیشه و همه جا و حتی در زندگی های بعدی ما به دنبال ما خواهد بود.