در حال بارگذاری ویدیو ...

فن فیکشن نامجین پارت پنجم

۲ نظر گزارش تخلف
Nazz_bano
Nazz_bano

و صدای بوق ممتدی که از گوشی پخش میشد نشون میداد ناجون بدون اینکه نظر جین و راجبه اومدنش بپرسه گوشی و قطع کرده جین به ارومی دستشو از کنار گوشش اوورد پایین و به دریای رو بروش خیره شد دریای ارومی که درست نقطه ی مقابل قلب جین بود قلبش از این شکست در تلاطم و اشوب بود و نمیدونست چجوری باید باهاش کنار بیاد با عشقی که شروع نشده تموم شد/تمام اتفاقاتی که قرار بود در اینده بیفته مثله یه فیلم سریع از جلوی چشماش رد میشد روزایی که کنار نامجون بود و اونو برای خودش تصور میکرد درحالی که الان باید ساقدوشش باشه تصمیم گرفت تمام راهو‌پیاده طی کنه تا هم قرمزی چشماش خوب بشه هم خودشو برای یه برخورد مناسب با نامجون اماده کنه

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

فن فیکشن نامجین پارت پنجم

۸ لایک
۲ نظر

و صدای بوق ممتدی که از گوشی پخش میشد نشون میداد ناجون بدون اینکه نظر جین و راجبه اومدنش بپرسه گوشی و قطع کرده جین به ارومی دستشو از کنار گوشش اوورد پایین و به دریای رو بروش خیره شد دریای ارومی که درست نقطه ی مقابل قلب جین بود قلبش از این شکست در تلاطم و اشوب بود و نمیدونست چجوری باید باهاش کنار بیاد با عشقی که شروع نشده تموم شد/تمام اتفاقاتی که قرار بود در اینده بیفته مثله یه فیلم سریع از جلوی چشماش رد میشد روزایی که کنار نامجون بود و اونو برای خودش تصور میکرد درحالی که الان باید ساقدوشش باشه تصمیم گرفت تمام راهو‌پیاده طی کنه تا هم قرمزی چشماش خوب بشه هم خودشو برای یه برخورد مناسب با نامجون اماده کنه