در حال بارگذاری ویدیو ...

آوایی مرغابی ها را خبر کرد.....(توضیحات)

۰ نظر گزارش تخلف
Li In Suk - #طوفان_الاقصی * زن ، عفت ، افتخار - مرد ، عزت ، اقتدار*

آوایی مرغابی ها را خبر کرد
که وقت رفتن است.
هر چند خوشه های گندم طلایی بودند ،
چیزی نجوا کرد"برف".

برگها هنوز سبز و باطراوت بودند،
میوه های رسیده زیر نور خورشید می درخشیدند،
اما زیر آن پر های گرم،
چیزی هشدار می داد"سوز و سرما".

عطر و بوی باغ های سیب،
بوی کهربا را در فضا می پراکند.
اما پرهای سینه ی تک تک مرغابی های وحشی، با به خاطر آوردن
سوز و سرما تیر می کشید.
آوایی مرغابی های وحشی را خبر کرد که وقت رفتن است.
پرتو خورشید تابستانی در نوک بالهایشان و سوز و سرمای
در فریادشان.
شاعر:راشل فیلد

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

آوایی مرغابی ها را خبر کرد.....(توضیحات)

۲ لایک
۰ نظر

آوایی مرغابی ها را خبر کرد
که وقت رفتن است.
هر چند خوشه های گندم طلایی بودند ،
چیزی نجوا کرد"برف".

برگها هنوز سبز و باطراوت بودند،
میوه های رسیده زیر نور خورشید می درخشیدند،
اما زیر آن پر های گرم،
چیزی هشدار می داد"سوز و سرما".

عطر و بوی باغ های سیب،
بوی کهربا را در فضا می پراکند.
اما پرهای سینه ی تک تک مرغابی های وحشی، با به خاطر آوردن
سوز و سرما تیر می کشید.
آوایی مرغابی های وحشی را خبر کرد که وقت رفتن است.
پرتو خورشید تابستانی در نوک بالهایشان و سوز و سرمای
در فریادشان.
شاعر:راشل فیلد