در حال بارگذاری ویدیو ...

داستان عاشقم شو قسمت۱۵

۳۹ نظر
گزارش تخلف
kino sakamaki(برادرعزرائیل)
kino sakamaki(برادرعزرائیل)

کورومی:اینم از این. اینو تازه ازش یاد گرفتم
میرا:بابا عجت این پسر موخی برای آزار دادن ملت داره.[جنسیتش مشخص شد^_^]
کورومی:خوب کدومون می خواد اون پسرو بکشه اینجا اسمش چی بود؟
ملیسا:من دوم خوب نیست.ماکاتو میکایی
میرا:منم همین تور
کورومی: پس خودم میرم^____^
میرا و میسا:از خدا خواسته-______-
کورومی(رفتم طرف ماکاتو مثل همیشه دخترا دورش بودن اخه این چی داره که دورش جمعمیشن-___-)هی پسر(وقتی من دید یه پزخند زد ((الان اون پزخندتو رو لبت میماسم)) بادکنکی که از قبل تو آب پر کرده بودمو به طرف پرتاب کردم قشنگ خورد تو صورتش)
ماکاتو:{از عصبانیت قرمز شده}ببین من تورو میکشم
دخترایی که دور ماکاتو بودن:O_____________________o
کورومی:[اگر داداشها کورومی انجابودن این ماکاتو مرده بود]مگس در خواب بیند پنیه دانه[من تمام شکام برای خواهر بودن کورومی با کینو برطرف شد](همیطور که ماکاتو دنبالم میومد و من اونو به طرف نقط مرد نظر راهنمایی میکردم براش زبوم در میوردم خخخخخ.خب به نقطه مورد نظر رسیدم وایسم تا بهم برسه .
ماکاتو:چی شد کم اوردی [پوزخند]
کورومی :نوچ. بچه ها شلیک(میرا وملیسا که پشت درختا قایم شده بودن امدن بیرو و با تمام بادکنکی هایی که توشونو پر از رنگ کرده بودیم به طرف ماکاتو پرت کردن من هی ازش عکس میگرفتم تا واسه دوستم بفرستم[بابا این کیه ما فقط جنسیتشو میدونیم]
کورومی:(کار بچه هاتمومو امدم بغل من وایسادن)
کورومی،میرا،ملیسا:[باهم]:هرکی باما در افتاد ور افتاد خخخخخخخخخخخخخخ[گروه موسیقی]
کورومی:(بعد از اون کاری که با ماکاتو کریم دیگه اتفاق خواصی نیوفتا میدونم خطر کردم ولی خب حقش بود اون موقع که تازه به مدرسه امده بودم بهم زور میگفت منم کاراشو تلافی کردم. تا به عمارت برسم حس کردم یکی داره دنبالم میکنه زار بکنه توکه چیزی برا قایم کردن نداری وارد خونه شدم)سلامممممممممممم[بلند)
آیاتو:ریجی: آزمایشگاهش، شو:رخته خواب،کانتو:باتدی حرف میزنه. لایتو:رفته دنبال دوست دخترش،سوبارو:رفته خونه میرا.
کورومی:آیاتو آیاتو بیا بیا اینو نگاه کن[عکس ماکاتو]
آیاتو:این بد بخت کیه که این بلارو سرش اوردی؟ خخخخخخخخخخخخخخخخخ
کورومی:یکی از پسرای خوشتیپ مدرسمون از سالی که وارد مدرسمون شدم اذیتم میکرد من کارارو شو تلافی کردم^_^




[بقیش هنوز ننوشتم]

نظرات (۳۹)

Loading...

توضیحات

داستان عاشقم شو قسمت۱۵

۱۰ لایک
۳۹ نظر

کورومی:اینم از این. اینو تازه ازش یاد گرفتم
میرا:بابا عجت این پسر موخی برای آزار دادن ملت داره.[جنسیتش مشخص شد^_^]
کورومی:خوب کدومون می خواد اون پسرو بکشه اینجا اسمش چی بود؟
ملیسا:من دوم خوب نیست.ماکاتو میکایی
میرا:منم همین تور
کورومی: پس خودم میرم^____^
میرا و میسا:از خدا خواسته-______-
کورومی(رفتم طرف ماکاتو مثل همیشه دخترا دورش بودن اخه این چی داره که دورش جمعمیشن-___-)هی پسر(وقتی من دید یه پزخند زد ((الان اون پزخندتو رو لبت میماسم)) بادکنکی که از قبل تو آب پر کرده بودمو به طرف پرتاب کردم قشنگ خورد تو صورتش)
ماکاتو:{از عصبانیت قرمز شده}ببین من تورو میکشم
دخترایی که دور ماکاتو بودن:O_____________________o
کورومی:[اگر داداشها کورومی انجابودن این ماکاتو مرده بود]مگس در خواب بیند پنیه دانه[من تمام شکام برای خواهر بودن کورومی با کینو برطرف شد](همیطور که ماکاتو دنبالم میومد و من اونو به طرف نقط مرد نظر راهنمایی میکردم براش زبوم در میوردم خخخخخ.خب به نقطه مورد نظر رسیدم وایسم تا بهم برسه .
ماکاتو:چی شد کم اوردی [پوزخند]
کورومی :نوچ. بچه ها شلیک(میرا وملیسا که پشت درختا قایم شده بودن امدن بیرو و با تمام بادکنکی هایی که توشونو پر از رنگ کرده بودیم به طرف ماکاتو پرت کردن من هی ازش عکس میگرفتم تا واسه دوستم بفرستم[بابا این کیه ما فقط جنسیتشو میدونیم]
کورومی:(کار بچه هاتمومو امدم بغل من وایسادن)
کورومی،میرا،ملیسا:[باهم]:هرکی باما در افتاد ور افتاد خخخخخخخخخخخخخخ[گروه موسیقی]
کورومی:(بعد از اون کاری که با ماکاتو کریم دیگه اتفاق خواصی نیوفتا میدونم خطر کردم ولی خب حقش بود اون موقع که تازه به مدرسه امده بودم بهم زور میگفت منم کاراشو تلافی کردم. تا به عمارت برسم حس کردم یکی داره دنبالم میکنه زار بکنه توکه چیزی برا قایم کردن نداری وارد خونه شدم)سلامممممممممممم[بلند)
آیاتو:ریجی: آزمایشگاهش، شو:رخته خواب،کانتو:باتدی حرف میزنه. لایتو:رفته دنبال دوست دخترش،سوبارو:رفته خونه میرا.
کورومی:آیاتو آیاتو بیا بیا اینو نگاه کن[عکس ماکاتو]
آیاتو:این بد بخت کیه که این بلارو سرش اوردی؟ خخخخخخخخخخخخخخخخخ
کورومی:یکی از پسرای خوشتیپ مدرسمون از سالی که وارد مدرسمون شدم اذیتم میکرد من کارارو شو تلافی کردم^_^




[بقیش هنوز ننوشتم]