در حال بارگذاری ویدیو ...

عشق گمشده قسمت 23

۶ نظر
گزارش تخلف
Suho(لیدرصحبت میکنه)
Suho(لیدرصحبت میکنه)

قسمت 23
مین اه خودتی؟ چشمای اتی خیس شده بود و این بار نه به خاطر دردی که از طرف عشقش کشیده بود بلکه از دلتنگی دوستی که خیلی دلتنگش بود و الان فک میکرد بازم داره میبینش
هانا کارای اتی رو توی مغزش حلاجی میکرد
اتی با جرقه یه چیزی توی مغزش خودشو از بغل هانایی که فک میکرد دوستشه بیرون کشید
اتی: ه... هان..ا؟؟؟
هانا اروم و با بغض اهی کشید و سری تکون داد: تو اتیه هستی مگه نه؟ دوست صمیمی خواهرم مین اه
انیکا یه گوشه ایستاده بود و اشک میریخت.
_ فک کردم بازم خیال برم داشته اما حداقل این بار و اشتباه نگرفتم
_من هانا هستم این یعنی اشتباه من مین اه نیستم _اتی... اتی... پسر نفس نفس زنان نزدیکشون شد و با دیدن اتی روی زمین به سمتش اومد تا کمکش کنه اما اتی با اخمی اونو سر جاش میخ کرد
_ اتی باید باهات حرف بزنم داری اشتباه میکنی!
_ تو داری اشتباه میکنی کیم جونگین
_ اه این باید همون دوس پسرت باشه که مین اه میگفت باهاش به مشکل خوردی؟بهتر نیست به حرفش گوش بدی؟
_اتییییی فقط چند دقیقه!؟ هوم
نگاه پر التماسی به اتی انداخته بود که اتی بدون توجه بهش روشو سمت هانا کرد: اومدی دنبال مین اه بگردی؟من مطمئنم مین اه نمرده مطمئنم بیا دنبالش بگردیم اون زندس!
_ منم برای همین اینجام ولی نمیخوای
_ نه نمیخوام هیچ وقت نمیخوام دیگه نه...بهتره تمومش کنیم.
معلوم بود همه اینها رو با بغض میگه حرفاش از ته دلش نیست اما دلش شکسته شده بود و این سختترین چیزیه که وجود داره
_ بیا بریم خونه ما خوب؟ من و مین اه اینجا شریکی خونه خریدیم نمیخوای بیای خونه خواهرت؟!
_ هانا به زور جلوی بغضشو گرفته بود اما لبخند گرمی زد: چرا میام کلی باهات حرف دارم ولی قبلش باید تو جلسه شرکت کنم. تو اینجا ایدلی؟_اوهوم ایدلم میتونم منتظرت بمونم!
_ باشه پس بعد جلسه میاییم اونجا.
اتی خوشحال رفت و پسری که جونگین صداش میزد اومد که دنبالش بره.
هانا: ببخشید میشه یکم وقتتون و بگیرم؟!
_باید برم دنبالش
_دیر نمیشه
_ بفرمایید
_ چرا باهاش حرفت شده؟ دوسش داری؟ چیکار کردی که حتی نمیخواد ببینتت؟ بگو شاید بشه کمکت کنم.
_ هیچی من... من..فقط..من... کمپانی مجبورم کرده با کسی که باهاش رابطه دوستانه دارم قرار بزارم...اتی..برام خیلی عزیزه اما چاره نبود...کمپانی نمیخواست کم بیاره هم من هم اون هر دو مجبور شدیم من فقط اتی رو دوس دارم.. اما گیر افتادم...

نظرات (۶)

Loading...

توضیحات

عشق گمشده قسمت 23

۱۳ لایک
۶ نظر

قسمت 23
مین اه خودتی؟ چشمای اتی خیس شده بود و این بار نه به خاطر دردی که از طرف عشقش کشیده بود بلکه از دلتنگی دوستی که خیلی دلتنگش بود و الان فک میکرد بازم داره میبینش
هانا کارای اتی رو توی مغزش حلاجی میکرد
اتی با جرقه یه چیزی توی مغزش خودشو از بغل هانایی که فک میکرد دوستشه بیرون کشید
اتی: ه... هان..ا؟؟؟
هانا اروم و با بغض اهی کشید و سری تکون داد: تو اتیه هستی مگه نه؟ دوست صمیمی خواهرم مین اه
انیکا یه گوشه ایستاده بود و اشک میریخت.
_ فک کردم بازم خیال برم داشته اما حداقل این بار و اشتباه نگرفتم
_من هانا هستم این یعنی اشتباه من مین اه نیستم _اتی... اتی... پسر نفس نفس زنان نزدیکشون شد و با دیدن اتی روی زمین به سمتش اومد تا کمکش کنه اما اتی با اخمی اونو سر جاش میخ کرد
_ اتی باید باهات حرف بزنم داری اشتباه میکنی!
_ تو داری اشتباه میکنی کیم جونگین
_ اه این باید همون دوس پسرت باشه که مین اه میگفت باهاش به مشکل خوردی؟بهتر نیست به حرفش گوش بدی؟
_اتییییی فقط چند دقیقه!؟ هوم
نگاه پر التماسی به اتی انداخته بود که اتی بدون توجه بهش روشو سمت هانا کرد: اومدی دنبال مین اه بگردی؟من مطمئنم مین اه نمرده مطمئنم بیا دنبالش بگردیم اون زندس!
_ منم برای همین اینجام ولی نمیخوای
_ نه نمیخوام هیچ وقت نمیخوام دیگه نه...بهتره تمومش کنیم.
معلوم بود همه اینها رو با بغض میگه حرفاش از ته دلش نیست اما دلش شکسته شده بود و این سختترین چیزیه که وجود داره
_ بیا بریم خونه ما خوب؟ من و مین اه اینجا شریکی خونه خریدیم نمیخوای بیای خونه خواهرت؟!
_ هانا به زور جلوی بغضشو گرفته بود اما لبخند گرمی زد: چرا میام کلی باهات حرف دارم ولی قبلش باید تو جلسه شرکت کنم. تو اینجا ایدلی؟_اوهوم ایدلم میتونم منتظرت بمونم!
_ باشه پس بعد جلسه میاییم اونجا.
اتی خوشحال رفت و پسری که جونگین صداش میزد اومد که دنبالش بره.
هانا: ببخشید میشه یکم وقتتون و بگیرم؟!
_باید برم دنبالش
_دیر نمیشه
_ بفرمایید
_ چرا باهاش حرفت شده؟ دوسش داری؟ چیکار کردی که حتی نمیخواد ببینتت؟ بگو شاید بشه کمکت کنم.
_ هیچی من... من..فقط..من... کمپانی مجبورم کرده با کسی که باهاش رابطه دوستانه دارم قرار بزارم...اتی..برام خیلی عزیزه اما چاره نبود...کمپانی نمیخواست کم بیاره هم من هم اون هر دو مجبور شدیم من فقط اتی رو دوس دارم.. اما گیر افتادم...