لایک و نظرنشه فراموش
خلاصه:این قسمت شروع میشه باسورج که میگه احساس خیلی بدی دارم نکنه اتفاق بدی افتاده.بخش بعد:چکوربعده چاقوخوردن بی هوش میشه کمال و بقیه ماسکاشونودرمیارن و کمال میگه کاره چکوردیگه تمومه وبعد میخنده(بیشعورررر)وبعد میگه یادته چقدر منوعذاب دادی یادته چقدرتحقیرم دادی من قول دادم که بامرگت انتقامموبگیرم وامروزم تو مردی ومن کمال نارایان توروکشتم هربارکه شماهامنوتحقیر کردین من انتقامموگرفتم توهوای پرواز کردن و داشتی حالا تو آسمونا پرواز کن و میخنده و میگه جسد و ببرید بندازید توآب بخش بعد:کمال نارایان داره از خداش بابته مرگ چکور تشکر میکنه ایملی میاد و میگه آبجیمو کشتی؟ایملی میشینه روزمین و یاده خاطراتش باچکور میفته وگریه میکنه وبعدمیگه کمال نارایان قرارمون این نبود بخش بعد:سورج هنوز منتطره چکوره ومیگه خدا توهربار یه بلایا یه امتحان برای من گذاشتی اینبار چه امتحانی میخوای ازم بگیری؟ بخش بعد:آدمای کمال نارایان چکور و میندازن تو آب(ک-ص-ا-ف-ت-آ)بخش بعد:کمال و ایملی روهم اصلحه میکشن وایملی دسته دوستی به کمال نشون میده و این قسمت تموم میشههه:(.....

ببخشید این قسمت چاقو خوردن چکور نبود چون پیداش نکردم قول میدم اگر آزاد شد بزارمش