در حال بارگذاری ویدیو ...

عشق دردناک قسمت ۱۷

۷۵ نظر گزارش تخلف
korean love exo....I'm V
korean love exo....I'm V

بعد فیلمبرداری..همه خسته برگشتن خوابگاه
اتاق بک و چان
بک وسایلاشو اینور اونور پرت کردو خودشو روی تخت انداخت
چان هم کیفشو روی زمین میکشید اومد کنار تخت واستادو با زور کوله‌پشتیشو بلند کرد کوبید به پای بک
چان:هوی فتنه اونی ک گفتم رو کردی
بک:اره نردبون ۷:۳۰ هست
چان برگشت ورفت طرف کمد همینطوری ک وسایلاشو تو کمد می چپوند:خعلی خوشحال بودن نه؟هه
بک:دیه اینهمه دقیق نگاه نکردم-_-عنترررردد واجبه بری؟اخ من سینگل تعطیلاتمو چطوری بگذرونم؟
چان:کوتوله ...باید برم ...تو هم بشین نوتلا بخور
بک بلند شد در کمدو که چان جلوش بود و محکم کوبید تو صورت چان
چانیول:ایییییی...چه گوهی خوردی تو؟نشونت میدم
بک دوید و پرید روی تخت و زبونشو دو متر آورد بیرون چان هم دمپایی شو در اورد و کوبید درس جای حساس بک...بک افتاد رو تخت و ناله کرد:بیشعور بیشعور ای ای..
تو همین موقع گوشیش زنگ زد بدون توجه به دردش به طرف موبایلش هجوم برد تا چشمش به صفحه گوشی افتاد رنگش پرید :الووو...بله...سلام...چیزی شده؟...نه برنامه ای ندارم...چرا که نه حتما!!!!
اتاق لی و سوهو
وارد اتاق شدن لی رفت طرف حموم یکی یکی لباساشو درآورد:من میرم حموم...تو هم ببین بهش میگی یا نه؟
سوهو کمی مکث کرد یه نفس عمیق کشید:اره میخوام بهش زنگ میزنم...گوشیشو برداشت و رفت بیرون توی حیاط واستاد اضطراب داشت به اینور واونور می رفت انگشتش هعی به صفحه گوشی نزدیک میکرد و بعد پشیمون می شد چشماشو بستو دکمه رو زد...وقتی صداشو شنید قلبش به تپش شدید افتاد فشارش پایین اومد و دستاش لرزید
سریع خودشو جمع جور کرد:سلام اهم منم سوهو...نه...می خواستم ببینم برا تعطیلاتت برنامه ای داری؟....عه پس میشه باهم بریم بیرون...عالیه فردا آماده باش بریم^^

نظرات (۷۵)

Loading...

توضیحات

عشق دردناک قسمت ۱۷

۱۷ لایک
۷۵ نظر

بعد فیلمبرداری..همه خسته برگشتن خوابگاه
اتاق بک و چان
بک وسایلاشو اینور اونور پرت کردو خودشو روی تخت انداخت
چان هم کیفشو روی زمین میکشید اومد کنار تخت واستادو با زور کوله‌پشتیشو بلند کرد کوبید به پای بک
چان:هوی فتنه اونی ک گفتم رو کردی
بک:اره نردبون ۷:۳۰ هست
چان برگشت ورفت طرف کمد همینطوری ک وسایلاشو تو کمد می چپوند:خعلی خوشحال بودن نه؟هه
بک:دیه اینهمه دقیق نگاه نکردم-_-عنترررردد واجبه بری؟اخ من سینگل تعطیلاتمو چطوری بگذرونم؟
چان:کوتوله ...باید برم ...تو هم بشین نوتلا بخور
بک بلند شد در کمدو که چان جلوش بود و محکم کوبید تو صورت چان
چانیول:ایییییی...چه گوهی خوردی تو؟نشونت میدم
بک دوید و پرید روی تخت و زبونشو دو متر آورد بیرون چان هم دمپایی شو در اورد و کوبید درس جای حساس بک...بک افتاد رو تخت و ناله کرد:بیشعور بیشعور ای ای..
تو همین موقع گوشیش زنگ زد بدون توجه به دردش به طرف موبایلش هجوم برد تا چشمش به صفحه گوشی افتاد رنگش پرید :الووو...بله...سلام...چیزی شده؟...نه برنامه ای ندارم...چرا که نه حتما!!!!
اتاق لی و سوهو
وارد اتاق شدن لی رفت طرف حموم یکی یکی لباساشو درآورد:من میرم حموم...تو هم ببین بهش میگی یا نه؟
سوهو کمی مکث کرد یه نفس عمیق کشید:اره میخوام بهش زنگ میزنم...گوشیشو برداشت و رفت بیرون توی حیاط واستاد اضطراب داشت به اینور واونور می رفت انگشتش هعی به صفحه گوشی نزدیک میکرد و بعد پشیمون می شد چشماشو بستو دکمه رو زد...وقتی صداشو شنید قلبش به تپش شدید افتاد فشارش پایین اومد و دستاش لرزید
سریع خودشو جمع جور کرد:سلام اهم منم سوهو...نه...می خواستم ببینم برا تعطیلاتت برنامه ای داری؟....عه پس میشه باهم بریم بیرون...عالیه فردا آماده باش بریم^^