آهسته آهسته...
خدایا چقدر دل تنگم گرفته!
اندازه ی ثانیه هایم!
که میگذرد، ولی آهسته آهسته!
خدایا چقدر تنهایم!
دلیلش تو بودی که رفتی،ولی آهسته آهسته!
دلی پر از درد در سینه دارم!
اضافی هایش میچکد بر گونه هایم،ولی آهسته آهسته!
در سکوتم فریاد میزنی و من بیمی ندارم!
ولی تو هنوز هم مرا میشکنی،ولی آهسته آهسته!
میخندم به روزهایی که گریه میکردم!
اگر چه بی صدا،ولی آهسته آهسته!
و میگریم به روزهایی که خنده میکردم!
اگر چه بی صدا،ولی آهسته آهسته!
شاعر:ملیسا(خودم)
نظرات (۳۳)