***شهر فرشتگان***
من خیلی کنجکاوم
کنجکاوم بدونم اوضاعت خوبه
اینکه گاهی بهم فکر میکنی
اینکه داری خوب پیش میری
یه کافه دنج، من وتو باهمدیگه
نسیمی که نوازشمون میکردمثل موسیقی بود که از طرف خدا برامون نواخته میشد
یه شهر بزرگ
مثل فضایی بود که فقط و فقط برای ما دوتا وجود داشت
فقط یه بار دیگه
میخوام دوباره ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام یه بار دیگه ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام با تو ،توی اون فضا باشم
فقط یه بار دیگه
میخوام دوباره ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام یه بار دیگه ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام با تو توی اون جاده قدم بزنم
من خیلی کنجکاوم
کنجکاوم بدونم اوضاعت خوبه
که توام مثل من فکر میکنی
اینکه داری خوب پیش میری
یه کافه دنج، من وتو باهمدیگه
به آسمون باال سرمون خیره شدیم
که مثل دفتر طراحی برای هنر خداوند بود
فقط یه بار دیگه
میخوام دوباره ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام یه بار دیگه ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام با تو ،توی اون فضا باشم
فقط یه بار دیگه
میخوام دوباره ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام یه بار دیگه ببینمت
فقط یه بار دیگه
میخوام با تو توی اون جاده قدم بزنم
من خیلی کنجکاوم
کنجکاوم بدونم اوضاعت خوبه
اینکه گاهی بهم فکر میکنی
اینکه داری خوب پیش میری ، کنجکاوم
یه کافه دنج، من وتو باهمدیگه
نسیمی که نوازشمون میکردمثل موسیقی بود که از طرف خدا برامون نواخته میشد
یه شهر بزرگ
مثل فضایی بود که فقط و فقط برای ما دوتا وجود داشت
یه کافه دنج، من وتو باهمدیگه
به آسمون باال سرمون خیره شدیم
که مثل دفتر طراحی برای هنر خداوند بود
چراغای پر نور شهر
مثل نور ستاره هایی بود که انگار
فقط و فقط برای ما دوتا روشن بود
من خیلی کنجکاوم
منبع ترجمه: http://ifntpersiansub1.com
@ifntpersiansub