در حال بارگذاری ویدیو ...

فن فیکشن Kill Or Kiss __ پارت 5

۳ نظر گزارش تخلف
bangtan pinky girl
bangtan pinky girl

_ دوباره به گیتارم دست بزن و مطمعنننن باش مردی !
چپ چپ نگاش کردم _ برو باو . فوقش یه گیتاره دیگه ! اصن چرا انقد روش حساسی ؟!
برگشت سمتم _ چون مااال منه . جزو چیزاییه که نباااید بهش دست بزنی !
دستامو تو هوا تکون دادم _ باشه بابا فهمیدم برا توعه . بهش دست نمیزنم جناب . حله ؟
_ بهتره اینطور باشه .
اروم زمزمه کردم _ عوضی سفید عصبی یه دنده دماغ گنده !
_ شنیدم !
من __ گفتم که بشنوی !
داشت میترکید . به گوجه گفته بود زکی داداش برو کنار ما هستیم !
دیدم اوضاع خیطه خواستم سریع جیم شم . آروم آروم رفتم سمت در که صدام زد .
_ برگرد اینجا ببینم !
برگشتم سمتش . آروم آروم به سمت عقب قدم برمیداشتم . لبخند گنده ای زدم _ عه چیزه ! من دیگه کم کم رفع رحمت کنم ... چون اخه میدونی ؟! ممکنه گستاخی تو بهم سرایت کنه !
داد زد _ یاااااااا ! ... سریع عذر خواهی کن !
بهش محل ندادم و همونطوری عقب عقب رفتم که یهو قدم های خیلی بزرگی سمتم برداشت و بهم رسید . مچ دستمو محکم گرفت .
_ جنابالی هیچ جا نمیری تا وقتی که عذرخواهی نکردی !
به چشماش زل زدم _ آقاهه ! کاری نکن پدرتو دربیارماااا
چپ چپ نگام کرد _ فک میکنی کی هستی ؟؟ .. تو این مدرسه تو هیچی نیستی ! ولی من یه ...
نزاشتم جملشو کامل کنه . بهم برخورده بود . با زانوم محکم زدم به نقطه حساسش . دولا شد و دستمو ول کرد .
من _ اره شاید واسه تو هیچی نباشم . اما برا خودم خیلی آدم باارزشیم !
برگشتم سمت در که برم . ولی دوباره بلند شد و بازومو گرفت .
_ وایسا ببینم !
داد زدم _ هووووووییییی ولم کنننننننن !
گوش نمیکرد . خودمو میکشیدم تا بازومو ول کنه و ازش فاصله بگیرم . اما عوضی زورش زیاد بود . من میکشیدم و اونم بیشتر منو به سمت خودش میکشید .
من _ معذرت خواهی نمیکنم ! بزار برمممم .
_ تا نگی ببخشید ولت نمیکنم !
یهو کفشم سر خورد و پرت شدم عقب .چشامو بستم . درد وحشتناکی بهم وارد شد .
یکی از چشامو باز کردم .
چشام اندازه توپ بسکتبال شد . مال اونم کم از مال من نداشت .
سریع هولش دادم اونور و بلند شدم.
من _ چرا ... چرا منو بوسیدیییییییی !؟!؟!؟!

نظرات (۳)

Loading...

توضیحات

فن فیکشن Kill Or Kiss __ پارت 5

۱۶ لایک
۳ نظر

_ دوباره به گیتارم دست بزن و مطمعنننن باش مردی !
چپ چپ نگاش کردم _ برو باو . فوقش یه گیتاره دیگه ! اصن چرا انقد روش حساسی ؟!
برگشت سمتم _ چون مااال منه . جزو چیزاییه که نباااید بهش دست بزنی !
دستامو تو هوا تکون دادم _ باشه بابا فهمیدم برا توعه . بهش دست نمیزنم جناب . حله ؟
_ بهتره اینطور باشه .
اروم زمزمه کردم _ عوضی سفید عصبی یه دنده دماغ گنده !
_ شنیدم !
من __ گفتم که بشنوی !
داشت میترکید . به گوجه گفته بود زکی داداش برو کنار ما هستیم !
دیدم اوضاع خیطه خواستم سریع جیم شم . آروم آروم رفتم سمت در که صدام زد .
_ برگرد اینجا ببینم !
برگشتم سمتش . آروم آروم به سمت عقب قدم برمیداشتم . لبخند گنده ای زدم _ عه چیزه ! من دیگه کم کم رفع رحمت کنم ... چون اخه میدونی ؟! ممکنه گستاخی تو بهم سرایت کنه !
داد زد _ یاااااااا ! ... سریع عذر خواهی کن !
بهش محل ندادم و همونطوری عقب عقب رفتم که یهو قدم های خیلی بزرگی سمتم برداشت و بهم رسید . مچ دستمو محکم گرفت .
_ جنابالی هیچ جا نمیری تا وقتی که عذرخواهی نکردی !
به چشماش زل زدم _ آقاهه ! کاری نکن پدرتو دربیارماااا
چپ چپ نگام کرد _ فک میکنی کی هستی ؟؟ .. تو این مدرسه تو هیچی نیستی ! ولی من یه ...
نزاشتم جملشو کامل کنه . بهم برخورده بود . با زانوم محکم زدم به نقطه حساسش . دولا شد و دستمو ول کرد .
من _ اره شاید واسه تو هیچی نباشم . اما برا خودم خیلی آدم باارزشیم !
برگشتم سمت در که برم . ولی دوباره بلند شد و بازومو گرفت .
_ وایسا ببینم !
داد زدم _ هووووووییییی ولم کنننننننن !
گوش نمیکرد . خودمو میکشیدم تا بازومو ول کنه و ازش فاصله بگیرم . اما عوضی زورش زیاد بود . من میکشیدم و اونم بیشتر منو به سمت خودش میکشید .
من _ معذرت خواهی نمیکنم ! بزار برمممم .
_ تا نگی ببخشید ولت نمیکنم !
یهو کفشم سر خورد و پرت شدم عقب .چشامو بستم . درد وحشتناکی بهم وارد شد .
یکی از چشامو باز کردم .
چشام اندازه توپ بسکتبال شد . مال اونم کم از مال من نداشت .
سریع هولش دادم اونور و بلند شدم.
من _ چرا ... چرا منو بوسیدیییییییی !؟!؟!؟!