در حال بارگذاری ویدیو ...

خلاصه قسمتهای ۱۰ تا ۲۳ داستان Roza

۰ نظر گزارش تخلف
ronita
ronita

سایو که شخصیتی تجسم یافته از انسان، برای ربات هاست ، وظیفه برگرداندن رزا ، نزد صاحبش رو داره … میتوری الهه ای درمانگر از پروانه نیلی هم قصد پس گرفتن نیروی سایو برای نجات جان اربابش را دارد … رُزا با کمک به هدف مشترک آنها موافقت میکند تا برای سفری عجیب به خاطرات خدای والا آماده شود …
اما حافظه اش که به طوری آشفته در آمده باعث میشود، تقاضای اولش برای سفر ، تجربه ای دوباره از زندگی سابقش باشد ،
او بعد از هربار بیداری بخشهایی از حافظه اش را به یاد می آورد ، ولی همزمان بخشهای دیگر نیز از ذهنش پاک میشوند … پیشنهاد سایو برای بهبود حافظه رُزا بازگشتش کنار پدرش ( خدای والا) که همان صاحب سایو و ارباب رزاست ، …
رزا قبل از آغاز سفرش، متوجه حضور دو ربات که به سفارش او ساخته شده اند میشود و با استفاده از قدرتی که از پدرش که یک یوکایی روباه است گرفته ، مانند سایو به آنها خصوصیات انسانی میدهد ، تا بتوانند بعد از رفتنش بدون نیاز به داشتن سرپرست به زندگیه خود ادامه دهند … رُزا در آخرین لحظات با فردی که او را به اسم ناکا صدا میزند روبرو میشود ، اما دیر متوجه هویت اصلیه آن که عشق درون قلبش بوده، میشود … رُزا بنا بر گفته سایو ومیتوری برای نجات دیگر خدایان که در زندگیه قبلی اش عضوی از خانواده اش بوده اند ، ناچار به انجام این سفر است ، رازی در مورد درمان قطعیه عطش خون در خدایان با زنی به نام کارالاست ، که رُزا بایستی با سفر در زمان آن را کشف کند … و در این راه نیاز به اجازه خدای والا را دارد …
*آیا در این راه سرنوشتی جدید برای او رقم خواهد خورد ؟ …

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

خلاصه قسمتهای ۱۰ تا ۲۳ داستان Roza

۶ لایک
۰ نظر

سایو که شخصیتی تجسم یافته از انسان، برای ربات هاست ، وظیفه برگرداندن رزا ، نزد صاحبش رو داره … میتوری الهه ای درمانگر از پروانه نیلی هم قصد پس گرفتن نیروی سایو برای نجات جان اربابش را دارد … رُزا با کمک به هدف مشترک آنها موافقت میکند تا برای سفری عجیب به خاطرات خدای والا آماده شود …
اما حافظه اش که به طوری آشفته در آمده باعث میشود، تقاضای اولش برای سفر ، تجربه ای دوباره از زندگی سابقش باشد ،
او بعد از هربار بیداری بخشهایی از حافظه اش را به یاد می آورد ، ولی همزمان بخشهای دیگر نیز از ذهنش پاک میشوند … پیشنهاد سایو برای بهبود حافظه رُزا بازگشتش کنار پدرش ( خدای والا) که همان صاحب سایو و ارباب رزاست ، …
رزا قبل از آغاز سفرش، متوجه حضور دو ربات که به سفارش او ساخته شده اند میشود و با استفاده از قدرتی که از پدرش که یک یوکایی روباه است گرفته ، مانند سایو به آنها خصوصیات انسانی میدهد ، تا بتوانند بعد از رفتنش بدون نیاز به داشتن سرپرست به زندگیه خود ادامه دهند … رُزا در آخرین لحظات با فردی که او را به اسم ناکا صدا میزند روبرو میشود ، اما دیر متوجه هویت اصلیه آن که عشق درون قلبش بوده، میشود … رُزا بنا بر گفته سایو ومیتوری برای نجات دیگر خدایان که در زندگیه قبلی اش عضوی از خانواده اش بوده اند ، ناچار به انجام این سفر است ، رازی در مورد درمان قطعیه عطش خون در خدایان با زنی به نام کارالاست ، که رُزا بایستی با سفر در زمان آن را کشف کند … و در این راه نیاز به اجازه خدای والا را دارد …
*آیا در این راه سرنوشتی جدید برای او رقم خواهد خورد ؟ …