پارت 1 قسمت 32 دختر امپراطور
ترجمه قسمت 32 پارت 1-اینجا سولنان میگه ولیعهد بلند شین خواهش میکنم و میگه نباید میزدم توگوشتون (خدایش خوب زد تو گوشه شاهزاده)و میگه متاسفم.ولیعهد بهشو میاد و سولنان بهش میگه حالتون خوبه و ولیعهد نگاهش میکنه.بعد صدای شکم ولیعهد میاد(خیلی خنده داره بود چقدر خجالت کشید حالا)بعد سولنان تو کیفش گوشت درمیاره بهش میده.اونم میگه خیلی خوبه.ولیعهد میگه باید از همه چیز استفاده کنیم حتی از این سنگ بعد تصمیم میگرن روی پارچه های چیزی بنویسن و اونو بندازن بیرون.
امیدوارم راضی باشین
نظرات (۲۶)