ــ اینجا تازه ای ؟
من ــ اره . همین امروز انتقالی گرفتم . اسمم جنیه . کیم جنی .
چشاش برق زد ــ جدی ؟؟ خب ما زیاد دانش آموز انتقالی نداریم بخاطر شایعه ها ... اممم خلاصه ^^ از اومدنت خوشحالم جنی . اسمم یوکیکوعه . ایچینوز یوکیکو . ولی خب میتونی یوکی صدام کنی .
با تعجب نگاش کردم ــ ژاپنی هستی ؟
لبخند زد ــ اره ^^ چند ماه پیش از ژاپن اومدیم .... راستی هر کمکی خواستی بهم بگو .
با سر تایید کردم ــ حتما ... اون دخترا کی بودن ؟! اممم همونا که از روم رد شدن -ــــ-
یوکی ــ اوه چیزی نمیدونی ؟! ما تو مدرسمون یه گروه پسر داریم که خب یه جورایی شاه اینجا محسوب میشن -ــــــ- این دخترا هم طرفداراشونن . همه چیو تحت نظر دارن . اگه یکی زیادی به پسرا نزدیک بشه ( با انگشتش رو گردنش خط کشید ) میمیره ! 0ـ0 اینو خانوم هیونا گفته . رئیسشون .
یه ابرومو بردم بالا ــ خانوم ؟!
یوکی ــ اوهوم .. قانون شماره ی 5 فن کلاب بنگتن : همیشه لیدر های فن کلاب رو با لقب خانوم صدا بزن .
من ــ خو قانون دیگه ای هم هست که باید بدونم !؟
یوکی ــ‌ قانون شماره ی #1 فن کلاب : هیچوقت بدون اجازه ی لیدرهای فن کلاب به پسرا نزدیک نمیشی . قانون شماره ی #2 : همیشه اسم شاه های بنگتنو با اسم کامل و با پیشوند آقا صدا میکنی . اوه قانون شماره #3 هم اینه که هیچوقت با شاه های بنگتن چشم تو چشم نشو .
خنده ی مسخره ای کردم و بهش خیره شدم ــ نه بابا ؟! این قوانین مضخرفو کی ساخته ؟! این به اصطلاح شاه های بنگتن همش یه جفت پسر عادین خو !