سلام به همه ی دوستان گلم
و اینک نیلو وارد میشود بعد از حدود دو ماه :)
هم یک عذرخواهی بابت تاخیر هم یک تشکر از همه ی عزیزانی که در طی این مدت به هر طریقی به من لطف داشتن...فرزانه بانوی مهربونم و آدله ی عزیزم ( عروس گلم ) که وقتی نماشا را باز کردم ، با دیدن کامنتهای پر مهرشون حسابی خوشحال شدم.البته شرمنده که هنوز جواب ندادم ، انشاءالله همه را جواب میدم:)و به خصوص مهرناز دختری گلم که از صمیم قلب دوستش دارم و یکی از علت هایی که امروز اینجا هستم، به خاطر مهرناز عزیزدلم هست که با کامنتهای پر مهری که از طریق رهنما جان میفرستاد ، حسابی منو شرمنده محبت هایش میکرد.خیلی برایم عزیزی مهربونم
الان داداگاه پسرم هیون جونگه و من اینقدر که استرس دارم ، دقیقا راس ساعت 10:10 که دادگاهش به وقت ایران شده میشد ، برایش نماز خواندم تا تبرئه بشه. الهی آمین. لطفا همگی دعا کنیم. با اینکه روی خبرهای لحظه ای لی مین هو حسابی حساس هستم ، ولی همین الان که یه خبر داغ ازش دیدم ، نتونستم با دقت خبر را بخونم چون چشمام لحظه به لحظه فقط روی خبرهای داغ از دادگاه هیون زوم کرده. خدا بهش کمک کنه انشاءالله ( پی نوشت : دادگاه به دور پنجم راه پیدا کرد هعییییییی )
این آهنگ لاو استوری من هست که چند سال پیش ضبطش کرده بودم ، درست بعد از آهنگ رومئو و ژولیت :) آهنگ رومئو و ژولیت ام را چند وقت پیش در کانال نماشام قرار دادم.این دو تا آهنگ با اینکه جز اولین آهنگهام هستن ولی خیلی برایم عزیز هستن. این آهنگ هم باهاش یه خاطره ویژه دارم، برای زمانی که ایران نبودم.توی روزهای اولی که اونجا بودم ، به همراه همکلاسی ها و استادمون آقای جرالد رفتیم از نزدیک با مردم آشنا بشیم، نزدیک ظهر بود که استاد گرامی،تمامی بچه های کلاس را برد برای دیدن گران ترین کافی شاپ شهر!! والا من اولش فکر کردم شاید مثل بقیه ی جاها، اینجا هم فقط برای بازدید اومدیم خخخخ ولی خوب غافل از همه جا که نخیرم باید سفارش بدیم!!کافی شاپ که نگو مثل یک قصر بود!! یک موسیقی ملایم پخش میشد که من به محض شنیدنش گفتم که ای واااای آهنگ دوست داشتنی من:)یکی از همکلاسی هام گفت : .... ( ادامه در قسمت نظرات )