بچه ها این پارت 18+ .اگه دوست ندارین نخونین. من که مجبور شدم تایپشم کنم T_T.


تهیونگ لب پایین کوکی رو گاز گرفته بود و میمکید. خون ملس و خوشمزه اون پسر......!
کوکی با ناخوناش کمر تهیونگو خراشید. از روی لباس! تهیونگ دست از خوردن خون کشید . لباشو از لبای کوکی جدا کرد.
لعنتی! تا نزدیکی چونه اش کبود شده بود. تیشرتشو در اورد. جای چنگای کوکی هنوز قرمز نشده از بین رفته بود.
تیشرت خودشم که تن کوکی بود در اورد. بالا تنه کوکی جذبش میکرد. با اون همه بقول خودش "چاله چوله های مسخره" خیلی جذاب به نظر میرسید.
مثل یه بچه که با اشتیاق به دفتر نقاشی سفیدش نگاه میکنه ، به بدن کوکی نگاه کرد. لباشو گاز گرفت و رفت سراغش.
از سینه چپش شروع کرد به مکیدن و مارک کردن.
کوکی زیرش وول میخورد و اه میکشید.
وقتایی که دیگه حس میکرد الان پوستش کنده میشه و میره توی دهن تهیونگ ، با مشت میکوبید به کمرش.
تهیونگ زیر گوش کوکی یه لاو مارک عمیق زد . بعد کوکی چونشو و گرفت.
-نوبت منه.....!
اینو گفت و با تمام زورش تهیونگو کشید پایین. از گردنش شروع کرد. میبوسید و گاز میگرفت. کبوده کبود میکرد بعد که میرفت سراغ مارک بعدی ، میدید که قبلیا دارن از بین میرن.
خیلی بی انصافی بود . اون همه زحمت.....
تهیونگ به ناله کردن افتاده بود. زیاد تحمل نداشت.
نمیتونست خیلی کشش بده!
شلوارک راحتی و لباس زیر کوکیو با یه حرکت از پاش در اورد. بعدشم دوباره چسبید به لبای زخمیش. بین بوسه اشون خون چکه میکرد.
تهیونگ خونایی که درو صورت کوکی ریخته بود و حتی اون قطره ای که انقدر راه طی کرده بود تا رسیده بود به ماهاشو لیسید.
بعد دستشو برد سمت شلوار خودش .
اما کوکی دستشو زد کنار و خودش مشغول باز کردن کمربند تهیونگ شد .
تهیونگ لبای کوکیو ول کرد و سرشو گذاشت توی کردن کوک.
نفساش داغ داغ بود. ولی پوست کوکیو گرم نمیکرد. چون خودش گرم تر بود!
بالاخره از شر تمام لباسای تهیوتگ خلاص شد. تهیونگ بدون اینکه سرشو از توی گردن کوکی در بیاره ، دستاشو برد پایین.
تمام وزن بالا تنش روی جمجمش بود و اون جمجمه ، همه وزنو به کتف کوکی منتقل میکرد.
با دستاش پاهای کوکیو از هم فاصله داد و خودشو بین اونا قرار داد.
بر خلاف دفعه قبل ، اینبار تصمیم گرفت کوکی رو آماده کنه.

*ادامه در اولین نظر*