در حال بارگذاری ویدیو ...

ضایهه شدن دو تا دبیر بدستت بنده^.^ برین داخل ت بخونینش ماجراشو-.-

۲۲ نظر
گزارش تخلف
Who i was
Who i was

اول از حمهه ریاضی و میگمش -.-یکشنبه سر کلاس تقویتی ریاضی بودیم اخراشم بودش داشتیم حرف میزدیم میگهه : بلند شو برو از کلاس بیرونن-.- اینقدر پیچوندمش زنگ خوردش با دوستام خنده کنان جیم شدیم^.^منو ضایهه کردش؟ضایش میکنشم ^.^اقا دوشنبه شد داخل کلاس داشتیم جواب درست مسئله حایهه درس جبر و معا دلهه رو انجام و صحیح میکردیم خانوم یهه سوال و توضیح دادش نشست دستم وب ردم بالا گفت بگو ^.- منم گفتم وقتشهه سزا کارتو بدیی -.-گفتم بهش:خانوم حالا این درسی که از ستاره شناسی ام بدتره تو زندگی روزمره به چهه درد ما میخورد؟^.^بچهه حا زدن زیر خنده - . ^ گفت:حرچی باشهه داخل دبیسرتان مچت و میگیره-.-گفتم:خانوم چرا بحث و عوض میکنین جواب سوالهه منو بدین -ـــ-حیچی ما داشتیم بحث میکردیم بچهه حام داشتن از خنده میز و گاز میزدن^.6تا اون باشهه با من در نیوفتهه^.^

بدش نوبت خانوم فارسی رسیدش -.- من و بقل دستیم سر میزامونو اونروز عوض کرده بودیم من جا اون و اون جا من نشسته بودش دنبال سوژه بودش گیر داد به ما -.- عوض کردیم برا اونم نقشه ریختم^.^فردا شدش روز یکشنبه داشتیم خود ارزیابیا و نوشتاریی ای که مال حر درس و برا ارد ایشون باید داخل دفتر مینوشتیم و تصحیح میکردیم دستم و بردم بالا یه 1 ساعت بدش(-.-) گفت بگو -.- گفتم:خانوم چهه فرقی میکنهه این و داخل کتاب بنویسیم یا دفتر؟-.-از خرخونی دادن به بچهه گرفتار خوشتون میاد ؟ دوباره بچهه حا زدنن زیر خنده و گاز زدن میز ^.- گفت:اموزش و پرورش گفتهه -ـــــ- گفتم:احان بلهه شما به اموزش و پرورش برسین ^.^ و نشستم کل بچهه حا داشتن از خنده دل درد میگرفتن و اشکشون داشت در میومد از خنده ^.^تا اینم باشهه با من در نیوفتهه -.-

تا تنبیهه دبیران بدیی بدرود ^.^و اینکهه اگهه لایک و کامنتت نزارین دیگهه از پست خبریی نیست-.-

نظرات (۲۲)

Loading...

توضیحات

ضایهه شدن دو تا دبیر بدستت بنده^.^ برین داخل ت بخونینش ماجراشو-.-

۱۶ لایک
۲۲ نظر

اول از حمهه ریاضی و میگمش -.-یکشنبه سر کلاس تقویتی ریاضی بودیم اخراشم بودش داشتیم حرف میزدیم میگهه : بلند شو برو از کلاس بیرونن-.- اینقدر پیچوندمش زنگ خوردش با دوستام خنده کنان جیم شدیم^.^منو ضایهه کردش؟ضایش میکنشم ^.^اقا دوشنبه شد داخل کلاس داشتیم جواب درست مسئله حایهه درس جبر و معا دلهه رو انجام و صحیح میکردیم خانوم یهه سوال و توضیح دادش نشست دستم وب ردم بالا گفت بگو ^.- منم گفتم وقتشهه سزا کارتو بدیی -.-گفتم بهش:خانوم حالا این درسی که از ستاره شناسی ام بدتره تو زندگی روزمره به چهه درد ما میخورد؟^.^بچهه حا زدن زیر خنده - . ^ گفت:حرچی باشهه داخل دبیسرتان مچت و میگیره-.-گفتم:خانوم چرا بحث و عوض میکنین جواب سوالهه منو بدین -ـــ-حیچی ما داشتیم بحث میکردیم بچهه حام داشتن از خنده میز و گاز میزدن^.6تا اون باشهه با من در نیوفتهه^.^

بدش نوبت خانوم فارسی رسیدش -.- من و بقل دستیم سر میزامونو اونروز عوض کرده بودیم من جا اون و اون جا من نشسته بودش دنبال سوژه بودش گیر داد به ما -.- عوض کردیم برا اونم نقشه ریختم^.^فردا شدش روز یکشنبه داشتیم خود ارزیابیا و نوشتاریی ای که مال حر درس و برا ارد ایشون باید داخل دفتر مینوشتیم و تصحیح میکردیم دستم و بردم بالا یه 1 ساعت بدش(-.-) گفت بگو -.- گفتم:خانوم چهه فرقی میکنهه این و داخل کتاب بنویسیم یا دفتر؟-.-از خرخونی دادن به بچهه گرفتار خوشتون میاد ؟ دوباره بچهه حا زدنن زیر خنده و گاز زدن میز ^.- گفت:اموزش و پرورش گفتهه -ـــــ- گفتم:احان بلهه شما به اموزش و پرورش برسین ^.^ و نشستم کل بچهه حا داشتن از خنده دل درد میگرفتن و اشکشون داشت در میومد از خنده ^.^تا اینم باشهه با من در نیوفتهه -.-

تا تنبیهه دبیران بدیی بدرود ^.^و اینکهه اگهه لایک و کامنتت نزارین دیگهه از پست خبریی نیست-.-