در سال ۲۰۲۲.
تمامی جهان رو به پیش رفت.و چند سال از ورود یک بازیگر در ارته ی جهانی میگذشت.
از این حرفا میگذرم رمانم و شروع میکنم.
ستاره جدید جهانی(محمد جواد آتشکه)،نماینده اش در حال مذاگره و گفتمان با او.
نماینده محمد جواد آتشکه:پسر تو این همه سال منتظر بودی ۲۵ سالت بشه چیکار کنی؟تو فقط انفرادی بازی میکنی یا تو فیلما جوری نقش بازی میکنی که نقش مقابلت خودت بی افتی.تو کارگردانی و نویسنده خبره ای و بازیگریتم که بهت لقب استاد یا مبازر از وقتی بازیگر شدی فقط دنبال کار امور خیریه رو گرفتی.پولی واست نمونده میخوای چیکار کنی؟
محمد جواد آتشکه:بریم مسافرت،ببین کمپانیم موافقه با مسافرتم.خودتت خوب میدونی من نماینده متاهل برای چی از کمپانی در خواست کردم.
نماینده محمد جواد آتشکه:برای حساب کتاب و این حرفا.
محمد جواد آتشکه:نه...نه...اشتباهه از آدمهای خانواده دوست خیلی خوشم میاد برای همین،مشکل پولم بی خیالشو من نه به خودم اهمیت میدم نه به پول،من به عهد و قول قرارم با خدا بیشتر اهمیت میدم.
نماینده محمد جواد آتشکه:ولی!
محمد جواد آتشکه:ولی چی؟سنم سن ازدواجه مودونم،میدونی که شانس ندارم...حتی خبر از دختری که دوسش دارمم ندارم.میشه حرف زدن و بی خیال بشی یه کاری برای مسافرتم بکنی.
نماینده محمد جواد آتشکه:باشه...منم حرفتون و قبول دارم.ولی حضورتون درون بزرگترین پروژه جهان که با درخواست و کارگردانی خودتون صورت گرفت.خوب باعث شد وارد تبلیغات و این کارا بشید.
محمد جواد آتشکه:میگم حرف نزن،بعد اون پروژه فکر نکن که من توی سن ۱۸ سالگی هم تو فکر یه برنامه برای رفتن به غنا و نپال بودم.تمام کن برو کارایه مسافرتمو انجام بده.
نماینده محمد جواد آتشکه:باشه چشم انجام میدم،
محمد جواد آتشکه:برای استراحت کجا برم!سئول،نه...نه...سئول.آره،خوبه.مردمش منتظر دیدن من اند،منم فقط برای تبلیغات و کارایه دیگه میرفتم سئول تا کسی من و نبینه.
نماینده محمد جواد آتشکه:نماینده تون خبر خوش آورده،
محمد جواد آتشکه:زودتر بگو...منتظرم
نماینده محمد جواد آتشکه:قرار شده برای استراحت راهی سئول بشید.بگید که خوشحالید.
محمد جواد آتشکه:آره،خوشحالم...فقط بهشون بگی بهم ابمیوه بدن نه از اون نوشیدنی هاشون...بهم بر میخوره.
نماینده محمد جواد آتشکه:من باهاتون چیه؟نگرانید؟-ادامه در نظرات