در حال بارگذاری ویدیو ...

عشق گمشده قسمت21

۷۰ نظر
گزارش تخلف
Suho(لیدرصحبت میکنه)
Suho(لیدرصحبت میکنه)

قسمت21
ساناز با چشمای قرمز و حال خراب اومد بیرون از حموم...
بابای ساناز : من این چالدار و میکشم اشک دخترمو در اورده لعنتی
ساناز: نه بابا جون هق اون کاری نکرده
_پس دختر خوشگلم چشه؟
_مین اه رو یادتونه بابا ؟
_اره
_خوب؟!
_بابا یشینگ میگه مرده ¶_¶بابای سانی اومد و بغلش کرد
عشق بابایی فک کردم یشینگ چیزی بهت گفته.
مین اه همین دوستت نبود که گفتی یه جورایی جاریته؟
_چرا بابایی خودش بود هق چرا؟ یشینگ برای بار چهلم به سانی زنگ میزد
سانی: هق شینا هق زنگ نزن... من حالم خوب نیس هق
_الهی شینا فدات شه خوب بگو چی شده دیگه زنگ نمیزنم
_مین اه هق مین اه
_مین اه چی؟؟ ...وایسا ببینم نکنه این مین اه همون دوستته که میگفتی یه جورایی...
_هق اوهوم مین اه نامزد جون میون بود.. مین اه دوستم هق...بگو شوخی بوده لی اون زندس مگه نه؟؟
_ سانی
_هووم!؟
_تسلیت میگم و یه چیزی ازت میخوام
_هق چی؟
_بیا اینجا قول میدم اصلا واست هتل بگیرم.قول میدم .من واست بلیط میگیرم بیا اینجا باشه؟ من واقعا نمیدونم باید با این حال و روز جون میون چیکار کنم هوم؟
_هق باشه... باشه... میام...هق
_ حالا هم جون من اون تیله های خوشگل و اشکی نکن باشه؟ بیا واسه ارامشش دعا کن هوم؟
_هق باشه
_ای کاش سوهو هم مث تو میتونست گریه کنه _یعنی چی؟ یعنی سوهو ناراحت نیست که مین اه مرده؟؟
_نه نه اتفاق برعکس از بس ناراحته از صبح هیچ کاری نکرده نه خورده نه خندیده نه حرف زده... فقط داره میریزه تو خودش دکترا میگن این هیچ خوب نیست امکان داره سکته کنه.. هووف تازه چانیولم میگه گفته دیگه نمیخواد خواننده باشه... اگه لیدر بره اگه سوهو نخونه ...گروه میپاشه سانی _ سانی اشکاشو پاک کرد نفس عمیقی کشید تا بتونه راحت حرف بزنه...این خیلی بده طرفدارا رو نمیشه بعدش اروم نگه داشت باید سعی کنید بهش کمک کنید باید..باید کاری کنید گریه کنه.فیلم غمگین...چمیدونم یه کاری کنی احساساتی بشه خاطرات غم انگیز.. از وسایل مین اه استفاده کنید...لی اصلا به حرفهای سانی گوش نمیکرد و تو ذهنش کلی اتفاقهای رنگی از لحظه هایی که قرار بود با سانی بگزرونه میساخت
_ باشه من میرم فعلا گریه نکنیا خوب؟
_ سعی میکنم خدانگهدار

نظرات (۷۰)

Loading...

توضیحات

عشق گمشده قسمت21

۱۱ لایک
۷۰ نظر

قسمت21
ساناز با چشمای قرمز و حال خراب اومد بیرون از حموم...
بابای ساناز : من این چالدار و میکشم اشک دخترمو در اورده لعنتی
ساناز: نه بابا جون هق اون کاری نکرده
_پس دختر خوشگلم چشه؟
_مین اه رو یادتونه بابا ؟
_اره
_خوب؟!
_بابا یشینگ میگه مرده ¶_¶بابای سانی اومد و بغلش کرد
عشق بابایی فک کردم یشینگ چیزی بهت گفته.
مین اه همین دوستت نبود که گفتی یه جورایی جاریته؟
_چرا بابایی خودش بود هق چرا؟ یشینگ برای بار چهلم به سانی زنگ میزد
سانی: هق شینا هق زنگ نزن... من حالم خوب نیس هق
_الهی شینا فدات شه خوب بگو چی شده دیگه زنگ نمیزنم
_مین اه هق مین اه
_مین اه چی؟؟ ...وایسا ببینم نکنه این مین اه همون دوستته که میگفتی یه جورایی...
_هق اوهوم مین اه نامزد جون میون بود.. مین اه دوستم هق...بگو شوخی بوده لی اون زندس مگه نه؟؟
_ سانی
_هووم!؟
_تسلیت میگم و یه چیزی ازت میخوام
_هق چی؟
_بیا اینجا قول میدم اصلا واست هتل بگیرم.قول میدم .من واست بلیط میگیرم بیا اینجا باشه؟ من واقعا نمیدونم باید با این حال و روز جون میون چیکار کنم هوم؟
_هق باشه... باشه... میام...هق
_ حالا هم جون من اون تیله های خوشگل و اشکی نکن باشه؟ بیا واسه ارامشش دعا کن هوم؟
_هق باشه
_ای کاش سوهو هم مث تو میتونست گریه کنه _یعنی چی؟ یعنی سوهو ناراحت نیست که مین اه مرده؟؟
_نه نه اتفاق برعکس از بس ناراحته از صبح هیچ کاری نکرده نه خورده نه خندیده نه حرف زده... فقط داره میریزه تو خودش دکترا میگن این هیچ خوب نیست امکان داره سکته کنه.. هووف تازه چانیولم میگه گفته دیگه نمیخواد خواننده باشه... اگه لیدر بره اگه سوهو نخونه ...گروه میپاشه سانی _ سانی اشکاشو پاک کرد نفس عمیقی کشید تا بتونه راحت حرف بزنه...این خیلی بده طرفدارا رو نمیشه بعدش اروم نگه داشت باید سعی کنید بهش کمک کنید باید..باید کاری کنید گریه کنه.فیلم غمگین...چمیدونم یه کاری کنی احساساتی بشه خاطرات غم انگیز.. از وسایل مین اه استفاده کنید...لی اصلا به حرفهای سانی گوش نمیکرد و تو ذهنش کلی اتفاقهای رنگی از لحظه هایی که قرار بود با سانی بگزرونه میساخت
_ باشه من میرم فعلا گریه نکنیا خوب؟
_ سعی میکنم خدانگهدار