رمان عشق دردناک قسمت 13
سوهو اول رفت تا بکهیون رو بیدار کنه....
رفت داخل...نصفه بکی رو تخت بود نصفش رو زمین...سوهو ریز خندید اروم دستشو گذاشت رویه موهاش و کمی نوازشش کرد بعد با صدای ملیح و گوش نوازش گف:بک...بکهیون...بیدارشو
بک خواب آلود گفت:چان بیخیال من شو بزار بخوابم
بک زیرچشمی به سوهو نگاه کردو فهمید که اشتباه کرده از جاش پریدو کامل چشماشو باز کرد:سوهو؟!
سوهو:امروز قراره من همه رو بیدار کنم برو آشمزخونه الان میام
بک:لباس عوض کنم برم^_^
سوهو از اتاق رفت بیرون و با خودش خندید و رفت که شیورو بیدار کنه...بکهیون هم اینورو اونور میپریدو باخودش می گفت:وای من و اون الان رو یه تخت بودیممم
اتاق شیو وچن
سوهو:شیو بیدارشو صبح شده
شیو:انگار نه انگار همینطوری خودشو زده بود به خواب
سوهو:پاشو صبحونه بخور
شیو که اینو میشنوه چشماشو باز میکنه:دی او درس کرده؟
سوهو:اره پاشو شکمو...برو پایین منم برام سراغه کای
داخل اتاق میشه...میبینه که کای روی تخت نشسته
سوهو:تو که بیداری...چرا پایین نمی یای؟
کای:الان میام...
سوهو:چیزی شده؟
کای:راستش...چیزی نیست...بیا بریم
سوهو :تو برو منم میام
کای بلند میشه از کنار سوهو رد میشه سوهو تا وقتی که کای به پله ها برسه با چشماش دنبالش میکنا بعد سرشو میخارونه:مطمئنم یه چیش شده..بیخیال برم کریس وتاعو رو بیدار کنم...
تو اتاق کریس و تاعو شر را می افته
نظرات (۲۳)