چالش آبجی خورشید..بدترین سوتی عمرم!
قبلنم تعریف کرده بودم خخ!توخیابون داشتم قدم میزدم مامانمو دیدم خاستم بترسونمش ازپشت سر یواشکی رفتم جلو وپخخخخخخخششششش کردم خخخ!اماوقتی زنه برگشت فهمیدم مامانم نیست ویکی دیگه ست!خلاصه اینکه بدجورخیط شدم ومعذرت خواهی کردم!خانومه هم خودش خنده ش گرفته بود!خخ فک کنم یکی ازبدترین سوتی های عمرم بود!
نظرات (۱۰۴)