در حال بارگذاری ویدیو ...

فن فیکشن ویکوک پارت ششم

۰ نظر گزارش تخلف
Nazz_bano
Nazz_bano

صدای تهیونگ و شنید/سلام جانگ کوک...شنیدن صداش قلب نااروم کوکی و اروم کرد دلتنگی هاش از یادش رفت با شنیدن این کلمات ساده تمام غماشو فراموش کرد ابی شد روی اتیش غصه هاش/به چشمای تهیونگ چشم دوخت و فقط نگاهش کرد/تهیونگ وقتی دید کوکی هیچ واکنشی نشون نمیده ترسید نکنه هنوز نبخشیده باتتش ارون با اعتماد به نفسی ک از دست رفته بود سعی کرد توضیح بده انتظار همچین برخوردی رو نداشت واسه همین گیج شده بود/اما سعی کرد تلاششو بکنه این دوری اونم اذیت کرده بود ولی نیاز بود/باید به کوکی وقت میداد باید زمان برای فکر کردن به جفتشون میداد/
ببین کوکی میدونم اشتباه کرذم میدونم حق باتوئه میدونم یه احمقم ولی این احمق اونقدری پشیمون هست که حاضره هر کاری واسه دوباره عاشق کردنت بکنه هر کاری/خودت خوب میدونی من عاشقتم خودت خوب منو میشناسی باید بدونی که موقع مستی چه ادم مزخرفی میشم و حواسمو کامل از دست میدم/اون دختر توی دبیرستان واسه یه مدت کوتاه دوست دخترم بود ولی زود تموم شد چون من همون موقع هم عاشق تو بودم و واسه اینکه این که جمله ی داشتن یه زندگی معمولی با یه زن و تو کله ی پوکم فرو کنم با اون دوست شدم درحالی ک تمام لحظاتم با اون و به تو فکر میکردم اون روز اونو توی بار دیدمو اون از مستیم سواستفاده کرد اما حاضرم قسم بخورم ک تو اون هتل لعنتی هیچ اتفاقی بین ما نیفتاد قسم میخورم کوک/من اومدم بیرون و تو دیگه نبودی تا الان حرفمو باور کنی/اون وقتی دید تو اونجایی منو بوسید تا تو ببینی/کوک منو ببخش/من...من

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

فن فیکشن ویکوک پارت ششم

۱۹ لایک
۰ نظر

صدای تهیونگ و شنید/سلام جانگ کوک...شنیدن صداش قلب نااروم کوکی و اروم کرد دلتنگی هاش از یادش رفت با شنیدن این کلمات ساده تمام غماشو فراموش کرد ابی شد روی اتیش غصه هاش/به چشمای تهیونگ چشم دوخت و فقط نگاهش کرد/تهیونگ وقتی دید کوکی هیچ واکنشی نشون نمیده ترسید نکنه هنوز نبخشیده باتتش ارون با اعتماد به نفسی ک از دست رفته بود سعی کرد توضیح بده انتظار همچین برخوردی رو نداشت واسه همین گیج شده بود/اما سعی کرد تلاششو بکنه این دوری اونم اذیت کرده بود ولی نیاز بود/باید به کوکی وقت میداد باید زمان برای فکر کردن به جفتشون میداد/
ببین کوکی میدونم اشتباه کرذم میدونم حق باتوئه میدونم یه احمقم ولی این احمق اونقدری پشیمون هست که حاضره هر کاری واسه دوباره عاشق کردنت بکنه هر کاری/خودت خوب میدونی من عاشقتم خودت خوب منو میشناسی باید بدونی که موقع مستی چه ادم مزخرفی میشم و حواسمو کامل از دست میدم/اون دختر توی دبیرستان واسه یه مدت کوتاه دوست دخترم بود ولی زود تموم شد چون من همون موقع هم عاشق تو بودم و واسه اینکه این که جمله ی داشتن یه زندگی معمولی با یه زن و تو کله ی پوکم فرو کنم با اون دوست شدم درحالی ک تمام لحظاتم با اون و به تو فکر میکردم اون روز اونو توی بار دیدمو اون از مستیم سواستفاده کرد اما حاضرم قسم بخورم ک تو اون هتل لعنتی هیچ اتفاقی بین ما نیفتاد قسم میخورم کوک/من اومدم بیرون و تو دیگه نبودی تا الان حرفمو باور کنی/اون وقتی دید تو اونجایی منو بوسید تا تو ببینی/کوک منو ببخش/من...من