آلیس اون شب زیاد خورده بود رفتن به خونه ولی اونجا .....
آلیس : فلیکس من تو رو دوس دارم
فلیکس: جدی میگی؟
آلیس: آره خیلی جذابی
فلیکس:....
آلیس یهویی فلیکس و میبوسه که فلیکس با تعجب مونده میخواد که واکنش نشون بده که آلیس خوابش برد فلیکس اون رو به تختش برد و پتو رو روش کشید و صبح شد
آلیس: وایییی من دیشب چه غلتی کردم الانچطوری به روش نگاه کنم
فلیکس: بیا پایین کارت دارم
آلیس: میا صبر کن
فلیکس: زود باش
آلیس : چیشده؟
فلیکس : آلیس من تو رو دوس دارم خیلی خیلی از زمان دبیرستان دوست دارم همش تلاش میکردم که به دست بیارمت و این فرصت ازدواج اومد دستم و باهات ازدواج کردم تو هم منو دوس داری
آلیس: آره خیلی خیلی دوست دارم خیلی مهربون خشن و هات و جذابی
فلیکس: بیا بغلم
آلیس: چه بغلی
آلیس فلیکس رو بوسید و فلیکس ایندفعه واقعا اونو قشنگ به مدت ۲۰ دقیقه بوسید انگار به چشمه رسیده بودن
فلش بک : دو شب شده بود و آلیس خیلی حرف بدی زد
آلیس: فلیکس با اکسم بیشتر حال میکردم با تو کمتر حال میکنم
فلیکس: بیبی این حرفت دیگه زیادی هست هر حرفت ی تنبیهی شدید خواهد داشت
آلیس: چیکار مگه میتونی بکنی
فلیکس: میبینی
آلیس: ی لحظه صبر کن
فلیکس: زود باش هوسم تو دلم موند
آلیس رفت و لباسی که قبلا خریده بود رو پوشید
فلیکس: بیبی چه جذابی اینو از کی خریدی
آلیس: وقتی که لباس عروس میخریدم
فلیکس: بیبی این لازم نیست تو بدنت باشه اینم درش بیار که کار منو سخت نکنی لازم نیستم خودم پارش میکنم
فلیس لباس آلیس رو جر داد و اون کول کرد و تختشون و دستبندی به تخت زد و آلیس رو به اون بست
آلیس : چیکار میکنی حیوان
فلیکس : دستت اذیتم میکنه
فلیکس: دیگه امشب شب عروسی و تنبیهته
فلیکس شروع میکنه به کیس زدن با آلیس آلیس هم همراهیش میکنه فلیکس قشنگ سینه های آلیس رو میخوره
آلیس: کمری نمیزارم بهت بمونه ددی
فلیکس: یبارم بگو
آلیس : ددی خشن و فاکر من
فلیکس باشنیدن این سخن دستبند هارو باز میکنه و آلیس قشنگ پاهاشو باز میکنه و دور کمر فلیکس میبینده و فلیکس یهویی کل ۲۵ سانتشو وارد آلیس میکنه و تند تند تلمبه میزنه و بعد ۱۰ راند و بعد گذشت ۵ ساعت
فلیکس: بریم حموم
آلیس: ددی آهه
فلیکس: شرط شد بریم حموم
فلش بک: اونا بعد حموم لباساشون رو پوشیدن و تا ۳ بعد از ظهر خوابیدن