نام آهنگ : سرباز بی سلاح کلام : مهرشاد رپی آهنگساز : واعظ جلد : گروه مصوت ۰۵۶ ******************** قسمت ۱ : یه سرباز بی سلاح با سرهای بی نقاب با درد های ریشه دار با حرف های بی حساب چون که پول ندادن اون ها که سلیقهمون رو دوست ندارن جنگ ندیدن و خون ندادن لاشی ها برای تو سود ندارن / سلاحشو دزدیدن هی با سنگ میزنه آهن بی رنگ زنگ میزنه آدم بی رَگ ، رَگ میزنه / یه روزی میاد روز ، یه جوری میاد اون ، خورشید میتابید و بیحال بود ، ماه کُلِّ شب رو بیدار بود نمک به زَخمِش میزدند ، سرباز ، سرپاست یه تیر خورد و پایین آورد فشار خون / طعم جنگ یه کَمی تَلخ بود تَرس و شَک یه کمی کَم بود سَرِش شکست رو درجه هاش آتیش مییاره طرفِ ما وصف نمیکنن کلمه ها یه شعرِ خوب طلب ما ست تیر توو پُشتِ شُوالیه این بیت های شما قُلابی یه این شعر ها رو مهرشاد روا دیده یکی مثل تو دنبالِ روادیدِ
بیت هم خوان : ( واسه یه عده سود داره جنگ ها میپرسه سوز داره درد هات؟ من دیروز رو جِر دادم الان میگم که خون خواه فردام )×۲
قسمت ۲ : ناخن اِش رو میسایید رو دیوار یه مِلودی دلخراش میساخت یه ایمانِ قوی توو بلادِ کُفر / تیرهای جنگی توو چشم های ظلم / به سَنگَرِش تکیه داد بالاخره فکرِ باخت بهش غلبه کرد مثلِ علفِ هرز رشد میکرد و جلو میرفت / داد میزد که کمک میخوام مافیا براش تفنگ میساخت بدونِ سلاح ، جرات میخواست بهش اُمید میداد کمک میاد میریزه خون ها موشک میاد بیت هم خوان : ( واسه یه عده سود داره جنگ ها میپرسه سوز داره درد هات؟ من دیروز رو جِر دادم الان میگم که خون خواه فردام )×۴