«دختر قرن بیستم» از دوستی «نا بورا» و «یون دو» آغاز میشود و به علاقه میان « بورا و ون هو» میرسد. «یون دو» باید برای عمل قلب به آمریکا سفر کند اما قبل از سفر پسری را دیده و به او علاقهمند شدهاست، «بورا» برای اینکه به دوستش اطمینان خاطر دهد و او را با خیالی آسوده به آمریکا بفرستد، به او قول میدهد که همه چیز را درباره آن پسر بفهمد و همه را به «یون دو» بگوید تا بعد از برگشت او، آنها بتوانند با هم وارد رابطه شوند. اما جابهجا فهمیدن اسم پسری که «یون دو» به او دلبسته شده با اسم دوست صمیمیاش، باعث اشتباهی بزرگ میشود. «بورا» و «یون دو» هر دو به پسر مشترکی علاقهمند میشوند و رسیدن به او مستلزم از خودگذشتگی یکی از آنها است.