متن اهنگ صحبت از پژمردن یک لاله و یک برگ نیست***از حریق کینه جنگل را بیابان می کنند در حریم برکه مرگ صد پرنده درد نیست***با سر بریده ی ما عید قربان می کنند هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا***انچه این نامردمان با نام قران میکنند قتل و غارت از سر خانه گذشت***پدر پیرم را کشت در دل دشت مادر از غصه و غم دیوانه شد***خواهر معصوم هم بی خانه گشت بر زمین هر خون ناحق ریختند***جای لاله داس و پتک سر می زند هر کجای این جهان پنهان شوی***دست خون الودت از ته میکند صحبت از پژمردن یک لاله و یک برگ نیست***از حریق کینه جنگل را بیابان می کنند در حریم برکه مرگ صد پرنده درد نیست***با سر بریده ی ما عید قربان میکنند هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا***انچه این نامردمان با نام قران میکنند هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا***انچه این نامردمان با جان انسان میکنند