من از #عشاق پاییزم که گه گاهی، برای #رقص برگی #اشک می ریزم زمانی همسفر با #باد پاییزی پس ازپیمودن راهی دراز و دور به #موهای قشنگت چَشم می دوزم من و #باران پاییزی ، بدون هیچ تبعیضی به لطف #چتر های بسته ی مردم به روی شانه هاشان، #عشق می ریزیم کنار #زرد و #نارنجی برای هر قدم با تو لباسی #سرخ می پوشیم یکی میگفت، #پاییز ،#دلگیر است نمی دانست، که از #پاییز ،دلم پیشِ دلت گیر است کنار هر #خیابانی که #باران خورده و خیس است درختی غصه هایش #برگ ریز است و این لفاظی من با نماد عشق بدون شک فقط، تاثیر #پاییز است #پاییز_نوشت #محمد_براتی