در میان جوانی جزیره ای کوچک که دو زن و مرد در آن زندگی می کنند حال و هوای شما هوای اینجاست میوه قرمز روشن باز شده است طرف مقابل کمی ناآشنا بود اکنون مکان مورد علاقه من مثل رختخوابی است که نمی خواهم از آن بیرون بیایم.
젊음의 한복판에서 두 남녀가 사는 작은 섬 네 기분이 여기 날씨고 새빨간 열매가 열렸어 조금 낯설었던 맞은편 이제 내가 제일 아끼는 곳 나오기 싫은 이부자리 같아
چرا باید تو باشی؟ من هر روز یک دلیل متفاوت به شما می گویم حتی اگر نتوانم شکل را تشخیص دهم افرادی که مرزها را با هم ترسیم می کنند
대체 왜 너여야만 했는지 매일 다른 이유를 말해줄게 형체를 알아보지 못해도 테두리를 함께 그릴 사람
مدت زیادی صبر کردم سلام رفیق جانم همه چیز شبیه تو شده است در یک گره شفاف گره خورده است حتی یک لحظه هم نمی توانم این مکان را ترک کنم
오래 기다렸지 안녕 나의 소울메이트 모든 게 너다워졌어 투명한 매듭에 묶여 한시도 이곳을 못 떠나
به هم چسبیده اند روی مبل بزرگ دراز بکشید و از قاشق استفاده کنید بستنی خوردن در حین بازی کردن دست هایت را جمع کن از ظهر بدون هیچ همراهی برقصید یک مهمانی فقط برای دو نفر پر از حباب های سخنرانی هر بار که نفس می کشید می توانید آن را بو کنید بیدار شدن از خواب نیز می تواند هیجان انگیز باشد می توانید به خاطر چیزهایی که اتفاق نیفتاده حسادت کنید خیلی وقتها پیش میآید که با هم دعوا میکنیم، اما خوب است
Stuck with each other 큰 소파에 누워 스푼 하나로 장난치며 먹는 아이스크림 손을 포개고 춤을 춰 낮부터 아무런 반주 없이 말풍선이 가득한 둘만의 파티 숨 쉴 때마다 향이 날 수 있어 잠에서 깨는 일도 신날 수 있어 일어나지 않은 일로 질투 날 수 있어 티격태격할 때 많지만 it's fine
این روزها همه ساعت هایشان را درآوردند بدون تردید ماسه می ریزد بله حتی اگر برای بقیه عمرم فقط روزهای فوق العاده ای به من بدهی من فقط می خواهم به خودمان برگردم
These day 각자의 시계를 꺼낸 채 아낌없이 모래알 쏟네 yeah 평생 근사한 날만 준대도 우리한테 돌아갈 마음뿐이야
مدت زیادی صبر کردم سلام رفیق جانم همه چیز شبیه تو شده است در یک گره شفاف گره خورده است حتی یک لحظه هم نمی توانم این مکان را ترک کنم
오래 기다렸지 안녕 나의 소울메이트 모든 게 너다워졌어 투명한 매듭에 묶여 한시도 이곳을 못 떠나
عشق هنر واقعی است قدرت بیان در حال افزایش است تو مرا وادار می کنی بنویسم و نقاشی کنم لحظه ملاقات ما احساس می کنم مدام در حال سفر به جایی هستم آه من در کنارت می مانم
Love is the true art 표현력이 갈수록 늘어나 넌 날 글 짓고 그림 그리게 해 만나는 순간 어딘가로 계속 여행 다니는 느낌 Oh I will stay by your side
مدت زیادی صبر کردم سلام رفیق جانم همه چیز شبیه تو شده است در یک گره شفاف گره خورده است