سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
من رویای یک رویا را دیدم
بی انتها و دور از دسترس
در تکه های ان روزهایی که در دستان من خورد شد رنگ اسمان دیده میشود(اینجا میتونه دوتا منظور داشته باشه.یکی اون روز هایی که لولوش هنوز گیاس نداشت و روز هاش به بطالت میگذشت و الان میگه توی اون روز های کذایی زندگی جریان داشت.اشاره به اینکه بعد از گرفتن قدرت گیاس همه چی به هم ریخت.دومی هم اینکه روز هایی که لولش مشغول ترور و ادمکشی بود برای بقیه یه زندگی خوب به رنگ اسمان وجود داشت.)
این صداهایی که مرتب شنیده میشوند
این موضوع محاکمه و خطاست.
اینجا بدون هیچ مفهومی از زمان یا مکان صدای زندگی را اندازه گیری کنید(فکر کنم اینجا به جایی اشاره داره که لولوش و سوزاکو سر ارزش زندگی با من میجنگند)
چهره ی من را فراموش کن.فقط یکطرف(فکر میکنم اینجا برمیگرد به اون جایی که لولوش شرلی رو وادار میکنه همه چیز رو فراموش کنه.و همین طور این موضوع که لولش زیروئه.این قضیه ی یک طرف صورت هم فکر کنم به این مربوط بشه که یک چشم لولش گیاس داره که مربوط به زیرو میشده.یه جورایی داره میگه زیرو بودنم رو فراموش کن)
یک سیب پوسیده توی دستام افتاد
در اینه میتوانم عمق وجودم را ببینم
این صداهایی که مرتب شنیده میشوند
این موضوع محاکمه و خطاست.
اینجا بدون هیچ مفهومی از زمان یا مکان صدای زندگی را اندازه گیری کنید
من صدای زندگی را میسازم و چهره ی خودم را فراموش میکنم حتی الان
بین این ادم ها چه کسی میتواند اینده را احساس کند؟
این موضوع محاکمه و خطاست.
اینجا بدون هیچ مفهومی از زمان یا مکان صدای زندگی را اندازه گیری کنید
تمام بدنم زخمی شده
و بدن زخمیم چهره ام را خراشید
فقط یک وجه من را فراموش کن
اینده رو میبینم
صدای زندگی.
____________________________________________________________________
ترجمه :کمپین طرفداران کد گیاس
با تشکر از:nastaran.01
پ.ن:متاسفانه متن ای اپنینگ بسیار از هم گسسته بود جملاتش کمتر ارتباطی به هم داشتند اما به هر حال ما تمام سعیمان رو کردیم...
موسیقی و هنر