سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۴۰۲/۰۸/۰۶
غم و غصه توی قلبُم لونه کرده، ای خدا
دلُم پر درده، نمی سازه با مُو دنیا
دیگه برنمی گردُم به آشیونه، ای خدا
کسی چه می دونه غم تنهاییِ دل را

خدایا مُو به درگاه تو چی بوده گناهم
که باید یا بسوزم و یا بسازُم
مُو جَوونُم، آشیونُم شده ویرون
غروبه توی کوهستان منم مجنون
که سرگردون هی بنالُم
از این دنیا دلُم تنگه، دل یار مُو از سنگه
خدایا گله دارُم
ز تنهایی دلُم خونه، غم و دردام فراوونه
خدایا گله دارُم، خدایا گله دارُم

شادروان ناهید دایی جواد که در سال‌ ۱۳۴۲ دانشجوی رشته کارشناسی ادبیات فارسی بودند اجراهایی در دانشکده آنجا می‌دادند و در یکی از این کنسرت‌ها سیروس ساغری- نوازنده سنتور اهل اصفهانی صدای او را می‌شنود و به او پیشنهاد خواندن یکی از قطعاتش را می‌دهد. این قطعه در اداره رادیو اصفهان وقت ضبط می‌شود اما از آنجا که خانواده دایی جواد با آواز خواندن دختر خود مخالف بودند اجازه پخش پیدا نمی‌کند، با این حال پدر او که همواره در مسیر هنری اش او را یاری می‌کرد رضایت همه را فراهم آورد و ناهید دایی جواد برای اجرای برنامه سال نو عازم تهران شد و قطعه «غروب کوهستان» را به اتفاق جهانبخش پازوکی که ترانه اش را سروده بود، اجرا کرد و همه چیز دست به دست هم میدهد تا غروب کوهستان هم به یکی از ترانه‌های جاویدان فرهنگ موسیقایی ایران تبدیل شود
موسیقی و هنر