«این تیم به جادوگری که فقط میتونه جادوی ساپورت انجام بده نیازی نداره. تو اخراجی، الک ایگرت.» یکدفعه، الک، یه جادوگر دربار که به تیم ولیعهد ملحق شده بود تا کمکش کنه سیاهچالهها رو فتح کنه، از تیم تبعید شد. و نه فقط تیم، بلکه آزار و اذیتهای ولیعهد اون رو از کاخ سلطنتیهم تبعید کرد، و در همین حال، دوستی از «آکادمی جادو» به سراغ الکی اومد که به پایان راهش رسیده بود. «هی الک، میخوای دوباره با ما سیاهچالهها رو فتح کنی؟» و اینطوری، الک به همراه دوستایی که باهاشون تیم بود، سفر دوم زندگیش رو شروع میکنه. این داستان ماجراجویی یه جادوگر دربار سابقه که تبعید شده.