سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
ادامه...
از پله ها بالا رفتم. به اتاق که رسیدم، روی تختم پریدم. چشمانم خواب عمیقی را می‌طلبید اما فکر رامیون های هیسونگ از عمق خوابم می کاست... گویی رامیون های مخصوص او زیر زبانم مزه کرده بود؛ به گونه ای که هرگز طعم خوب آشنای اولین رامیونی که برایم درست کرده بود، یادم نرفته... طعم اولین محبت از سمت او...