ملودی tango to evora شاخه تکیده ، گل ارکیده با چشمای خسته ، لبهای بسته غم توی چشماش، آروم نشسته شکوفه شادیش ، از غم گسسته، آه... آشنای درد خورشیدش سرده تو قلب سردش غم لونه کرده مهتاب عمرش در پشت پرده اما حصارش پاییز سرده دستای ظریفش تو دست مادر پیکر نحیفش چون گل پرپر از محنت و درد آروم نداره سایه سیاهی رو بخت شومش