امروز بعد از سالها وارد نماشا شدم؛ جایی که یه زمان برام مثل خونه دوم بود و یاد اون روزایی افتادم که صبح با ذوق بیدار میشدم تا پیامهای دوستامو بخونم و باهاشون حرف بزنم. لحظههایی پر از خاطرههای قشنگ بود..
این پست رو گذاشتم تا اگه کسی از اون روزها هنوز اینجاست یا قبلاً با من دوست بوده و منو میشناسه، بیاد با هم دوباره حرف بزنیم تا حس قشنگی که اون موقع داشتیم رو مرور کنیم.