افتاده ام در زیر پایت برگ پاییزم / احساس هایم له شده، با غم گلاویزم / داری کنارم می زنی اصلأ حواست نیست / پاییزم و از شاخه هایم اشک می ریزم / با لهجه ی شیرین خود عاشق ترم کن باز / چون شعر های منزوی از عشق لبریزم / در کودتای فصل هایت من گرفتارم / آری تو می گفتی که من از نسل چنگیزم / در بسترم عطر تو می آید، خدا را شکر / با بودنت من بایدم از خود بپرهیزم / من با تو خوشبختم، بمان در سینه ی شعرم / تنها تو را می خواهد این خودکار ناچیزم /