سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۶/۱۲/۱۳
آخیــــــش!!یه خواب راحت بدون هیچ خر مگس مزاحمی!!!از روی تخت بلند شدمو به طرف دست به آب
رفتم!
اووووووه...!قیافه رو!!شدم مثه این آمازونیا!!موهای ژولی و پولی،دماغ پف کرده و چشمای قرمز!!
آخــه یکی نیس به من بگه واسه چی تا کله ی سحر چت میکنی؟!نه آخه واسه چی؟!مرض داری آتاناز؟!
اهه...دارم با خودم حرف میزنم...چل که بودم...چل و پنج شدم!!
با غر غر لباسای سنگین اشرافی رو پوشیدم.
آدم گونی بپوشه بهتره از اینه که این لباسای بیست تنی رو بپوشه!!والــٌا!!!اونم چی؟!قهوه ای و طالیی!!
ای تو روح کسی که این لباسو دوخته!!اول صبحی تگری زده تو اعصاب ما!!
خواستم از نرده ها لیـــز بخورم که یادم افتاد اینجا خونس و من باید یه دختر اشرافی و سنگین باشم!!!بعـــله!
با غرور از پله ها پایین اومدم.زهره خانوم،پیر ترین خدمتکار خونه اومد سمتم.
زهره خانوم:سالم خانوم کوچیک.صبحتون بخیر!
دلم میخواست این غرور الکی رو کنار بزارم و بپرم لپای نرمشو بوس کنم!ولی حیف...نباید اینکارو بکنم!
سرمو تکون دادم و گفتم:صبح شما هم بخیر!
زهره خانوم:خانوم و آقا تو سالن منتظرتونن.
من:باشه.
به طرف سالن رفتم.عمو متین و عمه جان خعــلی شیک و مجلسی پشت میز نشسته بودن!!اینکه میگم شیک و
مجلسی واقعا شیک و مجلسیا!!مثه عصا قورت داده ها خیلی شق و رق و بدون هیچ قوزی نشسته بودن!!
با صدای پر غرور و رسایی گفتم:صبحـــتون بخـیر!
عمه نگاه پر تحسینشو بهم دوخت و گفت:صبح بخیر آتا جان!
عمو با خنده گفت:بدو بیا که صبحونه از دهن افتــ....
ولی با چشم غره ی عمه ساکت شد!
پشت میز نشستم...اوووق!!خـاویـار؟؟؟!نه!!!
ای خـــدا من به کی بگم از خاویار متنفرم؟؟هان؟؟حتی اسمشم که میاد حالت تهوع میگیرم!!
یه لیوان آب پرتغال خوردم و منتظر شدم تا عمو متین از پشت میز بلند شه.تا عمو بلند شد منم خیلی شیک بلند
شدم و تشکر کردم.
من:ممنون بابت صبحانه!
جــََلــدی از پله ها پریدم باال و رفتم تو اتاقم!!اه....گند بزنن به این خونه...!آدم خفقان میگیره!!
عشـــق است بیرون!!
شلوار جین مشکیمو با مانتوی اسپرت خاکی رنگن پوشیدم.یه مقنعه ی گشاد مشکی هم انداختم سرم!
پیـــــش به سوی بیـــــرون!!آها...داشت یادم میرفت...!یه یاداشت نوشتم و چسبوندم به در اتاقم!
"دانشگاه هستم..."
همیــــــن!!عمه خانوم میگن یه خانوم اشرافی باید کم حرف بزنه!!منم که حرف گــوش کن!!
یاداشتمو خیلی کوتاه نوشتم!