سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
من چون معدم مشکل داشت معاف شدم و اون3تا شروع کردن هاجین که با دومین شیشه کاملا مست بود بازم میخواست سومی رو بخوره که به زود و اجبار من از خوردن دست کشید پسرا هم دوتا و نصفه خوردن و سرشون با پاشون بازی میکرد و تصمیم گرفتن برن بخوابن ولی اینبار جونگوک رفت تو یه اتاق و سوکی تو اتاق دیگه معلوم بود اون شب درس عبرت خوبی واسشون بوده منم هاجین رو به هرزحمتی بود بردم بالا و درازش کردن رو تخت و خودمم دراز کشیدم یه مدت گذشت دیدم خوابم نمیبره هاجین هم نیمه بیدار بود و از گرما عرق کرده بود واسه اینکه مستیش برطرف شه رفتم و از توی یخچال یه لیوان اب یخ اوردم و دادم بهش و یه تاپ دادم بهش تا بپوشه که هاجین گفت بهتره یه فیلم ببینیم تا خوابمون ببره با موافقت من از توی گوشیش یه ویدیو پلی کرد که من از همون اول با دیدن چنتا از صحنه هاش ترجیح دادم بخوابم البته خواب که نه فقط چشمتمو بستم