سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
از اونجایی شروع میشه که تاپکی دسته کبیرو میگیره و میبرتش داخل حیاط و بهش میگه من باید به بیهان ثابت کنم که تاپکی نیستم کبیر به تاپکی میگه راسته که تو خیلی بیهانو دوست داشتی پس این انتقام برای چیه؟ سعی کردی تا حالا برای یکبارم باهاش حرف بزنی که تاپکی میگه نه من نمیتونم اونو ببخشم که گریه میکنه و کبیرو بغل میکنه بیهانم از بالا اونارو میبینه و عصبانی میشه و بطری شرابو پرت میکنه که کبیر و تاپکی برمیگردن و بیهانو میبینن از اونورم تارو و آدیتی رو نشون میده که تارو دسته آدیتی رو میبوسه و صحنه ی عشقولانه که یهو صدای باز شدن در میاد تارو بلند میشه که درو ببنده میبینه قفل شکسته و به آدیتی میگه در بسته نمیشه و بعد میرن عادی بخوابن که آدیتی فکر میکنه و میگه یعنی باز شدن در تصادفی بوده یا یک توطئه ای در کاره شاردا هم از اونور میگه من نمیذارم شما باهم باشید آدیتی میره اتاق شاردا و قفل رو روی میزش میبینه و پیش خودش میگه باید به تارو بگم که شاردا از شبه عروسی تا حالا هی براشون مشکل درست کرده و داره برمیگرده به اتاقش که تو راه تاپکی آدیتی رو میبینه و میگه آدیتی چرا نگرانی چیشده که آدیتی میگه چیزی نیست ادامه در نظرات