لوکا: دکتر زنم خوبه ؟
دکتر: .....
لوکا: چیشده؟( با داد)
دکتر: زنتون خوبه بعد ۸ ساعت عمل بالاخره اون تومور رو درآوردیم و اثری از سرطان نموند ولی باید ۲ روز تو icu بمونه و هیچکس اجازه ی دیدنشو نداره بعد عمل هم باید تا ۳ روز تحت مراقبت دکتر ها باشه و وقتی رفتین خونه فقط تا ۱هفته برای دستشویی اجازه داره بره و اگر کار دیگه ایی انجام بده ممکنه تو خونه اتفاقی بی افته و زنتون بره تو کما
لوکا: فهمیدم میتونم از شیشه ببینمش
لوکا وقتی رز رو تو اون وضع دید یاد دختر شیطون می افتاد و گریه میکرد دلش نمیومد تو شیشه اونو ببینه دلش میخواست باهاش لج کنه
فلش بک: دو روز گذشت چن چن او لوکا این دو روز به بیمارستان میرفتن خونشون بدون رز خیلی ساکت بود
چن چن: میتونم مامانمو ببینم
دکتر: آره ولی هنوز مامانت بیدار نشده
لوکا: چرا هنوزم بیدار نشده
دکتر: هنوز بدنش جمع و جور نکرده خودشو
پرستار: دکتررر بیدار شدد
لوکاو چن چن با عجله رفتن ولی دکترا نذاشتن اول باید معاینه میشد
دکتر: حالش خوبه قبلا گفتنما انجام بدین
لوکا: حتما
چن چن : مامان
لوکا: نامه تو خوندم منم دوستت دارم
رز:سلام پسرم لوکا پس از این به بعد من دردت میشم چون الان نمیتونم پاشم
فلش بک: سه روز گذشت و رز اومد خونه ولی رز تو بغل لوکا بود و گذاشت تو مبل و رز خوابش برد
چن چن: بابایی مامان پیش من میخوابه
لوکا: چی میگی تو اون مال منه
چن چن: تو خودت میگفتی اون فقط مال تو هست الانم میخوام چیزی که مال منه پیش من باشه
نظر نویسنده:( گفتم پشیمون میشی گوش نکردی حالا تو دردش رو بکش)
لوکا: چن چن اون فقط و فقط پال منه هرچیزی بخوای بهت میدم به جز زنم
چن چن: قهرم باهات
لوکا: قهر کن
رز: لوکا منو ببر اتاق خوابم میاد
لوکا: باشهه
گزارش ممنوع