And now, the end is near And so I face the final curtain My friend, I'll say it clear I'll state my case, of which I'm certain و اکنون (که) پایان نزدیک است و من مقابل پرده آخر (داستان زندگیام) ایستادهام دوست من، واضح خواهم گفت من حرفم را خواهم زد، (حرفی) که از آن مطمئنم I've lived a life that's full I've traveled each and every highway And more, much more than this I did it my way زندگیای داشتهام پر از اتفاق و تجربه تکتک بزرگراهها را طی کردهام و مهمتر، بسیار مهمتر از این من به روش خودم زندگی کردم Regrets, I've had a few But then again, too few to mention I did what I had to do And saw it through without exemption حسرت، چند تایی داشتهام اما کمتر از آن هستند که ذکرشان کنم آنچه مجبور بودم انجام دهم، انجام دادم و بدون طفرهرفتن همه را انجام دادم I planned each charted course Each careful step along the byway And more, much more than this I did it my way و من برای تمام راههای نقشهکشیشده برنامهریزی کردم برای تکتک قدمهای محتاطانه در بیراهه (برنامهریزی کردم) و مهمتر، مهمتر از تمام اینها من به روش خودم زندگی کردم Yes, there were times, I'm sure you knew When I bit off more than I could chew [1] But through it all, when there was doubt I ate it up and spit it out [2] I faced it all and I stood tall And did it my way بله، زمانهایی بود، مطمئنم تو میدانستی که من بیشتر از آنچه میتوانستم بجوم، گاز زدم اما در طول تمام آن کارها، وقتی شک داشتم قورتش دادم و به بیرون تفش کردم با همه آنها مواجه شدم و سربلند ایستادم و به روش خودم زندگی کردم بیشتر از توانم کاری را انجام دادم آن کار را انجام دادم و تاوانش را نیز دادم I loved, I laughed and cried I had my fill, my share of losing And now, as tears subside I find it all so amusing عشق ورزیدم، خندیدم و گریستم بهاندازه سهمم شکست را تجربه کردم و حالا، همین که اشکها دارند زدوده میشوند همه آن کارها بهنظرم بسیار جالب میآیند To think I did all that And may I say, not in a shy way Oh no, oh no, not me I did it my way فقط فکر اینکه همه آن کارها را کردم و اجازه دهید بگویم که با شرمندگی انجامشان ندادم اوه نه، اوه نه، من نه من به روش خودم زندگی کردم