نتم خیلی ضعیف بود گفتم یکم قوی بشه خب خب اینم پارت اول
رمان عاشق برادرم شدم
پارت اول
سلام من کیم ا/ت هستم وقتی بچه بودم پدر و مادرم مردن من و برادرم نامجون و دوستم نوناکه مثل خواهرم میدونمش زندگی می کنم
من توی کافه کار می کنم رئیسم هم خیلی بد اخلاق هست ولی باید تحملش کنم
نونا هم قراره بیاد پیش من کار کنه نامجون هم توی خونه می مونه
بهتره که بخوابم فردا خیلی کار دارم (صبح همان روز )
ــــــــــــــــ
با صدای نونا از خواب بلند شدم
(علامت نونا ٪ علامت ا/ت +)
٪ا/ت ..ا/ت بلند شو دیرمون شد
+باشه
رفتم یه دوش گرفتم و اماده شدم که بریم کافه توی راه درمورد رئیس کافه باهاش حرف زدم اونم خوب به حرفام گوش میداد رفتیم توی کافه
(علامت شوگا×)
× خانم کیم چقدر زودم اومدید ماشالا
+ببخشید امروز حالم خوب نبود یکم دیر امدم
×برو به کارت برس
+چشم
باز این غرغر کرد اه حالا ولش بلخره ولم کرد
(از دید نونا)
رفتم توی اتاق رئیس تا باهاش درمورد استخدامم باهاش صحبت کنم
٪میتونم بیام تو
×بله کاری دارید
٪بله اومدم برای استخدام
×شرایط کاری رو میدونید
........٪
یعنی نونا چه جوابی به شوگا داد ؟