سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
ولی سرعتش از من کمتربود واسه همین بهش رسیدمو محکم بغلش کردم و چرخوندمش که هرلحضه جیغش بالاترمیرفت
_:سانگ می ترو خدا منو بزارپایین من جوونم هنوز؛دختر چرا یهو دیونه شدی!؟؟
گزاشتمش پایین و درحالی که محکم بغلش کرده بودم گفتم:بابا داره کمپانی sm رو میخرهههه
_چی!؟؟دختره ی دیونه واسه این زده به سرت!!خب بخره بابات این همه شرکت و کمپانی خریده توعه خسیس یه شیرینی ندادی ما حالا چی شده که از خوشحالی دیونه شدی!؟؟
_روانی خب گروهfxهم جزعی از اون کمپانی دیگه
بعدم همزمان با هم جیغ زدیمو خندیدیم و دستای هم دیکه روگرفتیمو چرخیدیم ؛ یه لحضه چشمم به اون دوتا افتاد که مث ویندوز بالا نیومده هنگیده بودن و داشتن مارو نگا میکردن جونگوک هم مثل ایکیوسان داشت سرشو میخاروند
سوکی گفت:شما دوتا دیونه چتونه!؟؟
ماهم یه نگاهی با هم انداخیمو دوباره زدیم زیرخنده و همونطور که دستای همو گرفته بودیم از جفتشون رد شدیم و وارد خونه شدیم
..