بعد از آنکه موجودات زمینی ، بال هایش را سوزاندند....
بعد از آنکه در جنگل سیاره زمین خورد و چشمش زخمی شد ...
بعد از آنکه خدا را در جنگل گم کرد...
سر انجام فرشته در بغل خدا آرام گرفت ...
و خدا در گوش هایش نجوا کرد:
"نترس من همیشه با تو هستم تو را می شنوم و می بینم"